پیر بته مثال (0) :
مه جا یک وَر هَسّه.
معنی
با من کج است.
کنایه از
با من کج افتاد.
پیر بته مثال (1) :
اَغوز چینه ما، یَک ماهه.
معنی
زمان چیدن گردو یک ماه است.
کنایه از
فرصت کوتاه است از آن به نحو احسن استفاده کنیم.
برابر پارسی
دَم غنیمت دان که دنیا یک دَم است.
پیر بته مثال (2) :
خی مِرغنه نَکنده، اَمه طالع کِنده.(بیمو هاکرده)
معنی
خوک تخم نمیذارد، امّا از شانس بد ما میذارد.
کنایه از
خیلی بدشانسم.
پیر بته مثال (3) :
وارش و برف دنبال سر، آفتابِ. 🌧🌨 🌞
معنی
بعد هوای باران و برفی، آفتاب می آید.
کنایه از
امید داشتن
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (4) :
تِرش هَلی دَنِن رِه زَنّه.
معنی
آلوچه ترش دندان را کُند می کند.
توضیجات بیشتر
به عبارتی همه آدم ها وقتی آلوچه ترش را می بیند اشتیاق زیادی برای خوردن آن دارند با شنیدن نام آلوچه آب در دهانشان جمع می شود(آدم دل او وونه، تک و دِهن او کَفنه)بخصوص کودکان و نوجوانان امّا بعد کمی تناول دندانشان کُند می شود به طوری که احساس چِندشی به آدم دست می دهد به خصوص اگر غذای دیگری میل کنند و آن شیرین هم باشد احساس کُندی و چِندش بیشتر نمود می کند به اصطلاح (دَنِّن کِل وونه) دندان کوتاه می شود.زبانزد زمانی مصداق پیدا می کند که انسان اشتیاق زیادی برای انجام کاری داشته باشد اما پس مدتی میل و رغبت نسبت به آن کار کم شود به اصطلاح دل آدم را بزند، میگویند.(ترش هلی ته دَنِن ره بزوئه)دلوَر اسبه تتی مه دل ر وینهزلکا نَرِسّی مه دل ر وینهتره اشمه منه دل دکته اوترشِ شیرین هلی مه دل ر وینه
پیر بته مثال (5) :
آدم خوشبخت اگه خار بکاره یا ریحون در اِنه، یا گل لاله.
معنی
آدمی که خوش اقبال باشد، اگر تیغ خار بکارد، یا تبدیل به ریحون می شود یا گل لاله.
کنایه از
موقعی که کسی از اقبال خوب خودش، یا دیگری انتقادی داشته باشد، از این اصطلاح کنایی استفاده می کند.
پیر بته مثال (6) :
مهمونِ وظیفه بامشی پلا هدائن نییِه.
معنی
مهمان وظیفه غذا دادن به گربه را ندارد.
کنایه از
مهمان وظیفه ندارد در کار صاحب خانه دخالت کند.
توضیجات بیشتر
این مثل هنگامی کاربرد دارد که یک نفر که وارد بحثی یا جمعی شد بخواهد خود را دخالت دهد و اظهارنظر کند در حالی که کسی از او نظری نخواست.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (7) :
نا شی دارنه، بوه : زنا،نا وَچه دارنه، بوه : ننا.
معنی
نه شوهر دارد، بگوید : زننه فرزند دارد، بگوید : مادر
کنایه از
این مثل برای کسانی بکار می رود که بی دردسر در حال زندگی کردن هستند و هیچ مسئولیتی در دوششان نیست؛ بیخیال و بدون استرس و فشار گذران عمر می کنند.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (8) :
تنبل گو، تیلن او ره خِرنه.
معنی
گاو تنبل آب گِل آلود را می خورد.
کنایه از
برای انسانهای که فعال نیستند و به خود زحمت نمی دهند بکار می رود.
برابر پارسی
حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (9) :
تا چَل چَخ نَیره، دیگ نَپینه.
معنی
تا چرخ ریسندگی نچرخد، قرقره نخ کامل نمی شود برای بافتن.
کنایه از
همکاری و همبستگی در همه چیز لازم است.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (10) :
۱- خنده نزن کَسون ره، سر شونه ته وچون ره.۲- خنّه نزن بیبی ره، اِنه ته سرکِتی ره.
معنی
مردم مسخره نکن که همون سر بچه هات می آید.
کنایه از
به مشکل دیگری نخند که همان بلا نصیب فرزندت میشود.
پیر بته مثال (11) :
تله ره رِک هدا.
معنی
تله را آماده شکار کرد.
کنایه از
آماده شدن برای تصاحب چیزی.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (12) :
شِه نِ نشا ایراد نَیرمردمِ زردِ نشا
معنی
وقتی زمین شالیزاری خود را هنوز نشا نکردی، نشا ی زرد همسایه را ایراد نگیر.(نشا ی زرد نشایی است که به علت گرما و کم آبی یا خراب بودن خزانه سوخته و رنگ سبزش را از دست داده است)
کنایه از
این جمله به کسانی اطلاق می شود که هنوز کاری انجام ندادند، کارهای مردم را ایراد می گیرند.مثلا هنوز مجلس عروسی برای فرزندانش نگرفته، از کم و کاست عروسی مردم سخن بگوید.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (13) :
اُو اینجِه، نون اینجِه، کجه بورِم بهتِر از اینجِه؟
معنی
آب و نان اینجاست (موجود می باشد)کجا بروم بهتر از اینجا؟
کنایه از
نهایت فکر انسان های کوته نظر و تن پرور و راحت طلب هست.
پیر بته مثال (14) :
جان خدای لاره،همه وِسّه لوش بِشته، اَمِسّه کَلک.
معنی
جان خدای قربان،که برای همه دروازه چوبی گذاشت، برای من پرچین.
کنایه از
وقتی به کسی از نعمت های خداوند کمتر برسد و یا روزی اش سخت تر از دیگران تامین شود و همراه با مشقت و سختی باشد از روی گِله به خداوند این جمله را بکار می برد.
برابر پارسی
حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (15) :
تقسیم کَر همیشه مغبونه.
معنی
تقسیم کننده هر چیز همیشه سرش، کلاه می رود و ضرر می بیند.
کنایه از
نوعی هشدار هست به فرد تقسیم کننده که حد اعتدال راه نگه دارد تا سر آخر کم نیارد و برای خودش هم چیزی بماند.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (16) :
چَک ره بَیر، لینگ ره بَیر کِردمی.
معنی
پا شو بگیر، پاشو بگیر، می کردیم.
کنایه از
برای تحریک و تشویق در کارها بکار می رود، برای اینکه کسی را تشویق کنیم زودتر کار را به سرانجام برساند.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (17) :
تاریک شو آ دَس اِشاره؟!
معنی
شب تاریک و اشاره دست؟!
کنایه از
یعنی کار بی فایده انجام دادن، کاری که برای طرفین نتیجه ای نداشته باشد.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (18) :
خرج خنه ره خی گردن بِشتنه، فرار هکرده.
معنی
برای خوک خانواده درست کردند ولی او طاقت خرج خانه را نیاورد و فرار کرد.
کنایه از
این مثل کنایه از فشار اقتصادی و سخت بودن خرج دادن به خانواده دارد.
توضیجات بیشتر
به عبارتی بخواهی به کسی بگی پول در آوردن و خرجی دادن کار سختی هست این جمله کاربرد دارد.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
پیر بته مثال (19) :
خراب حمومِ، جمه دار
معنی
جامه دار حمام ویرانه است.
کنایه از
این مثل کنایه از کسانی دارد که کار بی نتیجه انجام می دهند و مشغول اموری هستند که هیچ سود و نفعی براشون ندارد.
نویسنده : حسن احمدنژاد - چهره
