پیر بته مثال (0) :
تَيْزِه دِله كِرْكْ نَواشْ.
معنی
چون مرغی در معركه تعزيه نباش.
کنایه از
در كاری كه به تو مربوط نيست و حضور فيزيكی و گفتاری تو نامناسب است، وارد نشو.
پیر بته مثال (1) :
پریک پریک کوه بوونه.
معنی
ذره ذره کوه می شود.
کنایه از
باید فکر اقتصادی داشت.
پیر بته مثال (2) :
مِه چِش دله آرد دَکرده.
معنی
تو چشمم آرد ریخت.
کنایه از
حاشا کرد.
پیر بته مثال (3) :
فلانی پالونی بَییه.
معنی
فلانی پالانی شد.
کنایه از
فلانی زود تحت تاثیر قرار گرفت و مطیع شد.
پیر بته مثال (4) :
مه دل راغون واری داغ بَییِه، پیاز واری بَهیشته.
معنی
دل من مثل روغن داغ شد، مثل پیاز برشته شد.
کنایه از
دلم براش سوخت.
پیر بته مثال (5) :
گالِشْ كِه كلك نارْنِه، بی نِما اِ
معنی
گالش (گاوبان) بدون بالاپوش نمدی، بدقواره است.
کنایه از
برای انجام هر كاری بايد امكانات مربوط به آن را فراهم كرد.
پیر بته مثال (6) :
او دَره کوزه، آدِم دَره دوره.
معنی
آب در کوزه است، آدم به دنبالش است.
کنایه از
این ضرب المثل وقتی به کار می رود که دنبال چیزی می گردید در حالی که در نزدیکی شماست و جویای چیزی هستید که برایتان موجود است.
برابر پارسی
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.
پیر بته مثال (7) :
گَپی كه چاق نَكُنِه، لاغر چَرْ؟
معنی
حرفی كه چاق نمی كند، چرا لاغر كند؟
کنایه از
حرفی كه به آبرو و عزّت انسان نمی افزايد، چرا بايد گفته شود كه از آبرو و شخصيت انسان كم كند؟
پیر بته مثال (8) :
خَرْ نَیی وِه بارِه دَوسِّه.
معنی
هنوز خر را نديده، بار و بنه آن را بست.
کنایه از
اصل را نيافته، فرعيات را فراهم كرد.در واقع به كسی گفته می شود كه بدون شناخت كاری می كند و هزينه بدون فايدهای را متحمل می شود.
پیر بته مثال (9) :
خالی سَرِ، سگ نَچِكاتِنِه.
معنی
سری كه بی مغز و بی گوشت و فقط يك پارچه استخوان خالی است، سگ هم به آن پوزه نمی زند.
کنایه از
گر درايت و فهم نداشته باشی و يا از مكنت و مال برخوردار نباشی، چون استخوان خشك جمجمهای هستی كه مورد توجه سگ هم قرار نمی گيری.
پیر بته مثال (10) :
تَنيرْ كِه گَرْمِه وِينِه نون دَوِسَّنْ، سردْ بَوُو كِينْگَرَگْ وُونِه.
معنی
تنور داغ است بايد نان را پخت، در صورت سرد شدن، نان نيم پخته می شود و بخشی از آن هم به ديواره تنور می چسبد.
کنایه از
اعمال انجام كار در موعد مقرر و گاهی حاضر جوابی لازم است در غير اين صورت با طی شدن زمانِ مناسب، ديگر انجام آن كار بی فايده است.
پیر بته مثال (11) :
کوز لاک تا چو نخاهه، تیمجار وسط عبور نَکنه.
معنی
لاک پشت تا دلش چوب نخواهد، از وسط خزانه شالی (تیمجار) عبور نمی کند.
کنایه از
برای آدمای مردم آزار
توضیجات بیشتر
یکی از عوامل آسیب رسان به خزانه شالی علاوه بر باد و باران، لاک پشت و موش هم نقش ایفا می کنند که بعضی ها زمانی لاک پشت رو داخل خزانه می گرفتند چوبی رو داخل لاک آن وارد کرده تا از شر آن خیال شون راحت بشود.
پیر بته مثال (12) :
مَرحم نَوونی، نمک نَشن.
معنی
مرحم نمی شوی، نمک نریز.
کنایه از
کمک نیستی، دردسر نباش.
پیر بته مثال (13) :
جو دِکاری، جو چینی؛گَنّم دِکاری گَنّم چینی.
معنی
جو بکاری، جو برداشت می کنی؛گندم بکاری، گندم برداشت می کنی.
کنایه از
رداشت از نتیجه کار و کوشش.
پیر بته مثال (14) :
شاخ ناینی، شو چَر نَشو.
معنی
شاخ نداری، نگهبانی شب نرو.
کنایه از
توانایی انجام کاری نداری، قصد انجامش را نکن.
پیر بته مثال (15) :
باختِ اَشِ، کپل دس نَدنه.
معنی
چوب مخصوص میوه چینی و شکار را به دست خرس خفته، نمی دهند.
کنایه از
تحریک شخص بی آزار و عصبانی کردن او.
پیر بته مثال (16) :
ترب بِنه چال بکردنه.
معنی
مُرده را مانند ترب، زیر خاک چال کردند.
کنایه از
سرزنش عمل کسانی که مُرده ی خود را بدون سوگواری و مراسم در گور، دفن کنند.
پیر بته مثال (17) :
تنها دُو هاكُرْدَنْ چَكِ چَرْم و جِرِبْ بُولارْدَنِ.
معنی
به تنهایی كوشش كردن و دويدن در واقع كفش و جوراب پاره كردن است.
کنایه از
در كارهایی كه نياز به همكاری جمعی می باشد تلاش فردی كاری بيهوده است.
پیر بته مثال (18) :
مِه دل ممدحسن دل بَییه.
معنی
دلم مثل دل محمدحسن شد.
کنایه از
آرزو بر دلم ماند، انتظار منو کُشت.
پیر بته مثال (19) :
مَر سر هدائن.
معنی
مار رها کردن.
کنایه از
فتنه انگیزی کردن.
