پیر بته مثال (0) :
زمین ره ورف و بارون زنده دارنه،دم ره گوشت و راغون زنده دارنه.
معنی
مین را برف و باران زنده نگه می داردو انسان را گوشت و روغن زنده نگه می دارد.
کنایه از
به اینکه هر انسانی به امیدی و چیزی زنده است.
پیر بته مثال (1) :
ته اشکم جوق دره.
معنی
مگه تو شکمت آتش داری.
کنایه از
به کسی که با عجله و حرص زیاد غذای زیادی هم می خورد یا به اصطلاح هر چه می خورد سیر نمی شود، می گویند.
پیر بته مثال (2) :
شاه عبدالله ی کارد بَیًه.
معنی
کارد شاه عبدالله شده.
کنایه از
از چیز نایاب و گران قیمت است.
توضیجات بیشتر
گاهی این زبانزد این گونه هم بیان می شود که می گویند :کعبه ی ملک هسّه مگه؟
پیر بته مثال (3) :
فلانی هر جا برسیه، توره ی گدایی ره بِنه زَنّه.
معنی
فلانی هر جایی که برسد، توبره ی گدایی را زمین می زند.
کنایه از
از کسی که طبعش گدایی هست.
برابر پارسی
گر چه در کیسه زرش هست فراوان به یقینهر کجا رفت بزد تور گدایی به زمین
پیر بته مثال (4) :
پرچیم شخ آسمونِ توکِ.
معنی
پرنده ی الیکایی (پرچیم شخ) ستون و تکیه گاه آسمان هست.
کنایه از
از لاف زدن است.
پیر بته مثال (5) :
خری که سر وَری کِلوم نشونه، کِنگ وَری بَوِر.
معنی
خری که با سر تو طویله نمی رود، از ته ببر.
کنایه از
از لج نکردن است.
پیر بته مثال (6) :
مِلیجه وِسّه قِوا دوجِنه.
معنی
برای مورچه قبا می دوزد.
کنایه از
از کار عبث و بیهوده انجام دادن است.
پیر بته مثال (7) :
اَتًا دَسًه چِماز اتًا هراز ره وَسًه.
معنی
یک دسته گیاه سرخس برای بستن رودخانه ی هراز کافیست.
کنایه از
از کاری بودن و مفید بودن یک نفر است.
برابر پارسی
سیاهی لشگر نیاید به کاریک مرد جنگی به از صد هزارفردوسیقلندر گر بود گُرد و دلاوربه یک تن صد حرامی را زند سَر
پیر بته مثال (8) :
وِنه قِد وِنه عقلِ چِره.
معنی
قدرت جسمانی اش بر عقل و اندیشه او چیره است.
کنایه از
در انجام کارها به زور متوسل میشود تا عقل و اندیشه.
پیر بته مثال (9) :
آدم نادون، زَنده به کاهدون.
معنی
آدم نادان به کاهدان میزند.
کنایه از
پرخوری نشانه ی نادانی است، بر عکس برخی از حیوانات اند که گاهی از برخی آدم ها بیشتر می فهمند.
پیر بته مثال (10) :
اِمسال پئیز ماه اگر بَنسًه بَنسًه، اگه نَنِسه تِه اقبال دَگرِسًه.
معنی
پائیز امسال اگر خورد که خورد، اگر نخورد حتما اقبالت برگشته است.
کنایه از
از فرصت کم داشتن است و یا آخرین مهلت
برابر پارسی
این جهان را فرصت ماندن کم استنیکویی کن شاید این آخر دَم است.
پیر بته مثال (11) :
دار تِک باخت بی؟
معنی
نوک درخت خوابیده بودی؟
کنایه از
از افراد عجول است.
پیر بته مثال (12) :
از ذوق پِرلا، زنا مَردی بته : ببا.
معنی
از ذوق و شوق پرنده، زن به مرد گفته : بابا.
کنایه از
از عجله داشتن است.
پیر بته مثال (13) :
کور کِلاج دَس چیندکا دَکته.
معنی
جوجه دست کلاغ کور افتاد.
کنایه از
از عدم اعتماد است.
برابر پارسی
جوجه ای یکروز ار دادی کلاغ کور راپس بکندی بهر آن بیچاره خاک گور را
پیر بته مثال (14) :
چو ره چویِ په جا تاشنه.
معنی
چوب را از بغل چوب می تراشد.
کنایه از
به کسی که کار راه از راهش وارد می شود و به جا عمل می کند.
برابر پارسی
گر بدون دانش آیی سوی کارتخم بی مغز است ننشیند به بار
پیر بته مثال (15) :
انجیل رِه ناشتا بخر،انار رِه سر سیری،پشمالو ره موقعی بخر که خانی بمیری.
معنی
نجیر را ناشتا بخور،انار را وقتی سیری بخور،پشمالو را زمانی بخور که قصد داری بمیری.
کنایه از
این ضرب المثل خوردن انجیر را ناشتا تجویز میکند، چون سنگین و مقوی است.انار را سر سیری، چون در هضم موثر است.اما پشمالو را زمانی که فرد قصد خودکشی دارد.
پیر بته مثال (16) :
شال ره خوانی مغبون هاکنی، وِنه کِلی قَلت ره دَوند.
معنی
شغال را می خواهی گرفتارش کنی، راهش را ببند.
کنایه از
از بستن راه فرار برای دزد خانگی است.
پیر بته مثال (17) :
بدوش بَخر،نکوش نَخر.
معنی
گو ره بدوشی، بخری؛ چند سال ته آذوقه ره دِنه.ولی بکوشی، بخری؛ سه روزه تموم بونه.
کنایه از
یعنی ازش مراقبت کن تا همیشه استفاده بکنی، نه اینکه یک بار مصرف بشود.
پیر بته مثال (18) :
اِسمِ گَد دارنه، شِکلِ بَد.
معنی
اسم و نام بزرگی دارد، شکل و هیبت زشت و بد.
کنایه از
اسم بزرگی دارد، ظاهری نامناسب
پیر بته مثال (19) :
اِما لا دِمبی، وِشون وا دِننِه.
معنی
ما پنهان می کنیم، آنها آشکار می کنند.
کنایه از
از مسائل حیثیتی و آبرویی حکایت دارد که برخی افراد سعی می کنند پنهان کنند و برخی افراد زود اسرار را فاش می کنند. (لو دادن)
