پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
الان بِچا پِلا اَما ره سوزندنه، چه برسه گرمِ پِلا.
معنی
الان دیگه برنج سرد ما را می سوزاند، چه برسد به برنج گرم.
کنایه از
حال روز ما الان این است، چه برسد شرایط بدتر از این شود.
پیر بته مثال (1) :
تِش آشِ فاته، شیشِم هَسّه.
معنی
فاتحه خوانی (برای) آش، سوت (با دهان) هست.
برابر پارسی
سزاوار (پاداش) آش ترشِ نذری، سوت هست
واژگان :
دِوا -->
دارو
دِوا -->
سزاوار
آش ترش -->
آش ترش
نویسنده : سیّد حسین خدادادی
پیر بته مثال (2) :
شال گِنه اگه تیمجار نَوه، من ده گیری زَمی بِنج کِمه.
معنی
شغال می گوید اگه خزانه برنج نباشد، من ده هکتار زمین را برنج می کارم.
برابر پارسی
کشاورزی (برنجکاری) کلّا کار پُر زحمتی است ولی کار خزانه گیری (تیمجار) کار پُر زحمت و سخت تر و حساس تری نسبت به بقیه کارهاست.
پیر بته مثال (3) :
آش مار بپجه، پلا ره خاخرغریب برار بخره، تَن نَووه لاغر
معنی
آش مادر بپزد، برنج را خواهربرادر غریب بخورد، لاغر نشود.
کنایه از
اشاره به زحمت بعضی از غذاها و طعم و چاشنی آن نیاز به تخصص زیاد دارد، بنابراین آش را باید مادر باتجربه و متخصص آشپزی درست کند و پخت برنج که تخصص کمتری نیاز هست،خواهر زحمت بکشد و برادری که در غربت هست و به میهمانی مرخصی آمده بخورد و تا به تن و توش خود بیفزاید و لاغر نشود.
توضیجات بیشتر
محبت مادرانه و خواهر برادری هم از این ضرب المثل استفاده می شود.
پیر بته مثال (4) :
اسیو شومبه وَنگ و وله چنده؟ نیم کیله
معنی
به آسیاب می روم با سر و صدا، بار چقدر است؟ نیم پیمانه
کنایه از
هیاهوی زیاد برای کارهای کوچک
برابر پارسی
یک قاب و صد بشقاب
پیر بته مثال (5) :
خاله خاره خِرش کِنّه، کَلای راغن رِه پِش کِنّه.
معنی
اگر خورشت خاله خوشمزه می شود به خاطر این است یک کوزه بزرگ کره در آن می ریزد.
کنایه از
چون هزینه می کند خورشت خوشمزه می شود، وگرنه کار بی مایه فطیر است و به نتیجه ی مطلوب نمی رسد.
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (6) :
گَرِنّه بِز سر چشمه او خِرنه.
معنی
بزی که گَر دارد از سرچشمه آب می خورد.
توضیجات بیشتر
کار پاکان را قیاس از خود مگیرگر چه ماند در نبشتن شیر و شیرکاریز خوش دارد خیال کندکه رودهاتنها برای این هستندکه به او آب برسانند(رابیندرانا تاگور)و سخن آخر گزین گفته از حافظ شیرین سخنبشنو این نکته که خود را زغم آزاده کنیخون خوری گر طلبِ روزی ننهاده کنیتکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزافمگر اسبابِ بزرگی همه آماده کنی
واژگان :
گَر -->
نوعی بیماری پوستی که در اثر ابتلا به این بیماری پشم حیوانات می ریزد و بد ریخت و بد قیافه می شوند/ رن یا ین پسوند نسبت
گَرّنه بز -->
نماد انسان آلوده ای است منشا تمام آلودگیهاست با اعتماد به نفس کاذبی که دارد سرچشمه ها آبشخور خود انتخاب می کند با اعتراض پاکان روبرو می شود که به تعبیر دیگر نماد انسان ناپاک که جایگاه پاکان را آلوده می کند تکیه بر جای بزرگان می زند زبانزد خاص و عام می شود.
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (7) :
اَما بی ملاحظه پیر بَومه.
معنی
ما بدون توجه دیگران پیر شدیم.
کنایه از
هیچ کس به فکر دل ما نبود، فقط با کاراشون مارو پیر کردند.
پیر بته مثال (8) :
کیجا وِنه جهاز کَر بووشه، نا جهاز وَر.
معنی
دختر باید جهاز کننده باشد، نه جهاز بَرنده.
کنایه از
متکی بودن به خودشتلاش کردن و بریز و بپاش نداشتن و زندگی رو ساختن، بدون تکیه به دیگری.
پیر بته مثال (9) :
هَنتا سیکا پشت اوُ دَشندی.
معنی
مثل اینکه پشت اردک آب بریزی.
کنایه از
بی تاثیر بودن
پیر بته مثال (10) :
بِنه بخاردی په لو چِه زَندی؟
معنی
زمین خوردی، چرا لگد پسکی می زنی؟
کنایه از
بد قلقی کردن
پیر بته مثال (11) :
کنگلی کِلی چو دَکتی؟
معنی
تو لانه زنبور چوب فرو کردی؟
کنایه از
فتنه گری
پیر بته مثال (12) :
پیر بته مثال (13) :
زن که پسر زائهوِنه قَدِ اِندا وِنه طلائه.
معنی
زنی که پسر بزاید باید به اندازه قدش واسش طلا گرفت.
کنایه از
فرزند پسر بهتر از فرزند دختر(البته این مثل واسه قدیم بود)
پیر بته مثال (14) :
آدم نَساجا هر ترازی کاله ی دله دَوو سر دارنه یا سر زَنّه.
معنی
آدم ناساز و ناسارگار در هر کفه ی ترازو باشد باز سر دارد سر ناسازگاری دارد.
کنایه از
آدمی که ناسازگار است با هیچ کس نمی سازد، تحت هر شرایطی سر ستیز دارد.یا به عبارتی = (هَتی نَپِجا باکِله (باقلا) رِه مونّه)
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (15) :
گندم اگه صد سال هم بموننه، جو نَوونه.
معنی
گندم اگر صد سال هم بماند، به جو تبدیل نمی شود.
کنایه از
به اصالت هر کسی است.
پیر بته مثال (16) :
وِرگ آ چَپونی؟!
معنی
گرگ و چوپانی؟!
کنایه از
محال است ذات بد را مهربانیز گرگ آخر کجا آید شبانی
پیر بته مثال (17) :
دیر راه مَندس چاکَن عَمل انه.
معنی
مهندس راه دور چاه کن (مغنی) از آب در می آید.
کنایه از
انتظار واهی و بیهوده داشتن از کسی یا چیزی
برابر پارسی
آواز دُهل شنیدن از دور خوش استهر چیز که بشنوی تو باور مکن ای دوستکه آواز دُهل همیشه از دور نکوست
پیر بته مثال (18) :
خیار که خیاره، بِن روز دیاره.
معنی
خیار که خیار باشد، از ابتدا آشکار هست.
کنایه از
از کاری که همان ابتدا نتیجه کار معلوم است.
پیر بته مثال (19) :
دار دکتی هم بناله،از حال رفته هم بناله،پشت قالی دراز بکشی، هم بناله؟
معنی
کسی که از درخت افتاده است ناله کند،از حال رفته هم ناله سر دهدو اونی که روی قالی دراز کشیده است، هم ناله کند؟
کنایه از
به کسی که مفت می خورد و می خوابد تازه آه و ناله هم سر می دهد.