پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
گو رِه که بَروتی، پرچیم پِشت نِس.
معنی
گاو را که فروختی، پشت پرچین نایست.
کنایه از
چشمت به مال فروخته شده، نباشد.
پیر بته مثال (1) :
پِشتیِ بن ره راغون دِنه.
معنی
زیر ته دیگ روغن می ریزد.
کنایه از
از تحریک کردن و متشنج کردن اوضاع، ادامه دار و کشدار کردن موضوع
واژگان :
پِشتی -->
رندی - ته دیگ
پیر بته مثال (2) :
اگه ره دَکاشتنه، سَوز نَوه.
معنی
اگر را کاشتند، سبز نشد.
کنایه از
به و اگر و شاید نباید دل بست.
برابر پارسی
هر که اگر کارد دریغ درود
پیر بته مثال (3) :
اگه گر زلق یَتا بووشه، کِلا ره وِه دله دِسپوجمه.
معنی
اگر سوراخ موش یکی باشد، کلاهم را در آن فرو می کنم.
کنایه از
گرفتاریم فراوان است‌.
برابر پارسی
آنقدر سمن هست که یاسمن پیدا نیست.
پیر بته مثال (4) :
وِه کار نفت خِکِ بِه کنّه.
معنی
کارش مثل خیک (ظرف) نفت بو می دهد.
کنایه از
بوی نفت ماندگاری دارد و نمی‌توان از ظرف و خیک نفت برای موارد دیگر استفاده کرد.
برابر پارسی
اینکه کارش دائما عیب و ایراد دارد.
پیر بته مثال (5) :
هَلا وِه تکِ باکله نَکِلسّه.
معنی
هنوز باقلی منقارش نریخته است.(هنوز منقارش از حالت غضروفی در نیامده است)
کنایه از
هنوز کامل و بالغ نشده است، هنوز به بلوغ فکری دست پیدا نکرده است و صاحب اندیشه نشده است.زمانی که کسی را شایسته و درخور اظهار نظر ندانند، کسی توانایی انجام کاری را نداشته باشد و یا ورود به کاری را برایش زود بدانند، اظهار نظرهای بچگانه و غیر منطقی
برابر پارسی
توضیح اینکه به قست زردرنگ منقار جوجه پرندگان که به باقلا شباهت دارد باکله گفته می‌شود و زمانی که قسمت زرد رنگ از بین برود نشان دهنده ی آن است که منقار پرنده از حالت غضروفی خارج شده و استخوانی و محکم گردیده و او می‌تواند به صورت مستقل زندگی اش را آغاز کند.
پیر بته مثال (6) :
معنی
علی ریاحی- کجور
پیر بته مثال (7) :
اگر ترشی نخری، اَتا چی بونی.
معنی
اگه ترشی نخوری، یه چیزی می شوی.
برابر پارسی
این مثل برای کسانی که ادعای توان بالا دارنه و در همه امور دخالت کِننه، طرف ادعا کِنه همه چی دونه ولی ادعایش مورد پسند اطرافیان نیه در مثل گننه :ته اگر ترشی نخری، اتا چی بونی.
پیر بته مثال (8) :
شال واری کینگ سر نیشته زوزه کِنده.
معنی
مثل شغال نشسته و زوزه می کِشد.
کنایه از
از دستش کاری بر نمی آید.
پیر بته مثال (9) :
اَتّا اوخارِ دِله او خِرنّه.
معنی
تو یک آبخور آب می خورند.
کنایه از
با هم همدست هستند، دست شون تو یک کاسه هست.
پیر بته مثال (10) :
همه ی هَلی ئه، اَمِنه تَلی.
معنی
برای همه آلوچه است، برای ما خار.
کنایه از
با همه مهربان و خوش رفتار است اما با ما نامهربان و بد رفتار.خوشی هایش برای دیگران است و ناخوشی هایش برای ما
نویسنده : علی ریاحی- کجور
پیر بته مثال (11) :
همه ی ماره، امه کچیک مار.
معنی
برای همه مادر است، برای ما زن بابا.
کنایه از
با همه مهربان و خوش رفتار است اما با ما نامهربان و بد رفتار.خوشی هایش برای دیگران است و ناخوشی هایش برای ما
نویسنده : علی ریاحی- کجور
پیر بته مثال (12) :
وَک وِه ره لو بَزو.
معنی
قورباغه لگدش زد.
کنایه از
به کسی که آخ و واخ بی جهت و بیخود می کند.
پیر بته مثال (13) :
گو مِش و اَنگیر گِلام.
معنی
گاو میش و برگ مو؟
کنایه از
کویر و یک قطره آب؟
برابر پارسی
در کویر با قطره آبی کی بر آید سبزه زارگاومیش با برگ مو خوردن کجا گیرد قرار
پیر بته مثال (14) :
اسبِ کونِه کِفتِه ره او نَزن.
معنی
تپاله ی کهنه اسب را آب نزن.
کنایه از
گذشته که گذشت، آنقدر زخم کهنه را باز نکن.
پیر بته مثال (15) :
سَگ ره با می نَنشِنه بشناسین.
معنی
سگ را با مو نمی توانی بشناسی.
کنایه از
از ملاک نبودن ظاهر اشخاص است.
توضیجات بیشتر
آدم را به جامه نشناسند.
پیر بته مثال (16) :
دِله رِشک، دیرگا مِشک.
معنی
داخل کثیف، بیرون تمیز.
کنایه از
ظاهری فریبنده و باطنی خراب داشتن.
برابر پارسی
علی ریاحی - کجور
واژگان :
رِشک -->
اِسبیج کِته - لارو شپش
پیر بته مثال (17) :
بِنج خوشه که وَل بَوو، وَرزیگر پشت راس وونه.
معنی
خوشه ی برنج که خمیده شود، قامت کشاورز راست می گردد.خوشه ول بووئن: دانه بستن برنج، به ثمر رسیدن برنج
کنایه از
برنج که به ثمر برسد، خیال کشاورز راحت می شود و به آرامش می رسد.به ثمر رسیدن کار و خوشحال شدن صاحب کار نتیجه ی مطلوب باعث آرامش می شود.
نویسنده : علی ریاحی - کجور
پیر بته مثال (18) :
بامشی کِر ره، ماس پِلای سر گیرننه.
معنی
حلقوم گربه را زمانی که دارد برنج و ماست می خورد، می گیرند.
کنایه از
اینکه موقعی که می خواهند کسی را به دام بیاندازند از طعمه مورد علاقه اش استفاده می کنند.
پیر بته مثال (19) :
فلانی بچا پلا ره وا کِنه.
معنی
فلان کس پلوی سرد را برای خوردن فوت می کند.
کنایه از
اشاره به انسانهائی است که بیش از حد جوانب احتیاط را در نظر می گیرند.