پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
صد تا دوست، کَمه؛ اَتا دشمن، خِله.
معنی
صد تا دوست، کم است؛ یه دشمن، بسیار.
کنایه از
این مثل اندرزی است برای حفظ و افزایش دوست و دوستی و از بین بردن زمینه دشمنی.
پیر بته مثال (1) :
گدا رِه کِرک نصیب نِنه، اِسا که بونه کِرچ نِنه.
معنی
مرغ نصیب آدم گدا نمی شود، اگه هم بشود اون مرغ، مرغ مادر نمی شود.
کنایه از
کسی که محتاج هست چیزی نصیب اون نمی شود، حالا که شد هیچ ارزش خاصی ندارد.
پیر بته مثال (2) :
اَتتا میچکا رَم دِه، صد تا میچکا زَننه، وَسِّه.
معنی
یک نفر که گنجشک را می پَراند، برای صد نفر شکارچی گنجشک کافی است.
کنایه از
خرابکاری یک نفر باعث از بین رفتن زحمت یک جمع و گروه می شود.
پیر بته مثال (3) :
بامشی کِته رِه اِزال وَندنه، تِلا کِلِه رِه به جنگ شال رسندنه.
معنی
بچه گربه را به خیش یا گاو آهن جهت شخم زدن می بندد و بچه خروس را به جنگ شغال می فرستد.
کنایه از
به هر کس و هر چیزی باید به اندازه توانائی هایش مسئولیت داد و از او کار خواست.
پیر بته مثال (4) :
اَما دَرمی اسب رِه نال کِمی، خر شِه دست رِه راس کِنه.
معنی
ما داریم اسب را نعل می‌کنیم، خر دستش را بلند کرده است.
کنایه از
بر خرمگس معرکه لعنت
پیر بته مثال (5) :
اسب دَرمبی نال كِمبی، خر چَه شِه دَسِّ جلو ايارنه؟
معنی
ما داريم اسب را نعل می کنیم، خر چرا دستش را (برای نعل) جلو میاره؟
کنایه از
وقتی كه كاری در حال انجام است و ارتباطی به دخالت ديگران نيست، بعضی از افراد، بی جهت خود را قاطی آن كار می كنند. (نخود هر آش)
توضیجات بیشتر
زمينه كاربرد : اين مثل به دخالت انسانهای سبک سر و كم ظرفيت، در كاری كه به آنها ارتباطی ندارد؛ بكار می رود.
برابر پارسی
۱- شترهای شاه را نعل می كردند، كبك هم پا بلند كرد.۲- همه جستند، لاك پشت هم جست.
پیر بته مثال (6) :
گُو رِه پوسْ هاكرْدِه، وِنه دِمْ بَمُونِسِّه.
معنی
گاو را پوست كَند، دُمش باقی ماند.
کنایه از
عمده كار را انجام داده و قسمت بسيار ناچيز آن باقی مانده كه لازم است با حوصله و مقاومت آن را به پايان برساند.
پیر بته مثال (7) :
پِئر شلوار خشتک ندارنه، وَچه باد کِنّه.
معنی
شلوار پدرش کهنه و پاره است، بچه‌اش تکبر می‌کند.
کنایه از
فرزندی که پدرش فقیر باشد، ولی با این حال اِفاده داشته باشد.
پیر بته مثال (8) :
دیگِریِ خَر رِه سِواری، اَتّا چَک بِنه لَد کَشِنه.
معنی
سوار خر یک نفر دیگه بشوی، همیشه یه پات رو زمینِ
کنایه از
وقتی محتاج دیگری هستی، مجبوری که کم و کاستی ها رو تحمل کنی، چون همه چیز باب میلت نیست.
پیر بته مثال (9) :
اَش دَس، هَلی رِه نرسنه، گِنه : تِرشِ.
معنی
دست خرس به آلوچه نمی رسد، می گوید : ترش است.
کنایه از
کاری را نمی تواند انجام بدهد، بهانه تراشی می کند.
پیر بته مثال (10) :
پیر بَوّی، نوبتی نَوّی
معنی
پیر بشوی، نوبتی نشوی.
کنایه از
عاقبت بخیر باشی.
پیر بته مثال (11) :
گَد بَیِن خرج دارنه،وگرنه کِلِسی هِنیشتن هر کسِ کاره.
معنی
بزرگ شدن خرج دارد،وگرنه جای بالا نشستن کار هر کس هست.
کنایه از
باید از خود مایه گذاشت تا بزرگ شدچه از نظر اخلاقچه از نظر مالچه از نظر مهر و محبت
پیر بته مثال (12) :
آدِم که سیر نَخِرده، وِنِه دِهون بو نَکِنده.
معنی
آدمی که سیر نخورده باشد، دهانش بو نمی دهد.
کنایه از
فردی که کار بدی نکرده، نباید نگران باشد.
برابر پارسی
طلا که پاکِ، از محاسبه چه باکِ
پیر بته مثال (13) :
خر کِره، مار ره پیش دکته.
معنی
کره خر از مادرش جلو افتاد، جلو زدن کوچکتر از بزرگتر
کنایه از
به کسی که در کاری و یا صحبتی از بزرگترها پیشی بگیرد.بیشتر در مورد بهره پولی که بیشتر از اصل پول شود، گفته می‌شود.بیشتر در مورد بهره پولی که بیشتر از اصل پول شود، گفته می‌شود.
پیر بته مثال (14) :
آدم لِخت تَن، جول اوجه نترسنه.
معنی
آدم برهنه، از آب گود نمی ترسد.
کنایه از
انسان ندار از پیشامدها هراسی ندارد.
پیر بته مثال (15) :
ﺍﯾﻦ ﭼِﺶ که ﺷﯽ ﻣﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﻪ، بِموئِنِ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﺍﺭﻧﻪ.
معنی
ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﻗﺼﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ.
کنایه از
ﺣﺎﻻ ﺣﺎﻻﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ، ﺩﺭ ﻗﺼﺪﺵ ﻣﺼﻤﻢ ﺍﺳﺖ.
پیر بته مثال (16) :
زِوونِ خِش، مَر ره کِلی جا دَر اِیارنِه.
معنی
زبان خوش، مار را از لانه اش بیرون می آورد.
کنایه از
فردی بتواند با تاثیر بیان خوش، بر مشکلات چیره شود و به اهداف خود برسد.
برابر پارسی
بیت متناسب :به شیرین زبانی و لطف و خوشیتوانی که پیلی به موئی کشیسعدیاز محبت نار نوری می شودوز محبت دیو حوری می شودمولوی
پیر بته مثال (17) :
بامشی که پیر بَییِه، گَل وِره جول پِرنه.
معنی
گربه که پیر بشود، موش از روش می پرد.
کنایه از
وقتی انسان ضعیف شود، زیر دستانش جسور می شوند.
پیر بته مثال (18) :
فلانی، کولک دار دَکِته.
معنی
فلانی از درخت گلپر افتاد.
کنایه از
وقتی که راجب اتفاقی درننه حرف زننه و اون اتفاق رِه خِله گَت کِننه، این مثل به کار شونه.
پیر بته مثال (19) :
یتـا بَختِه گو رِه راست نَکنه.
معنی
یک گاو خوابیده را هم بیدار نمی کند.
کنایه از
در وصف افراد بی آزار و با اخلاق و منش جوانمردی بکار برده می شود.