پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
پِه تَش کَتِل دَنِبوئه جَرِه خاموش بونه
معنی
اگر کُندِه های آتش نباشه شاخه های نازک زود خاموش میشود
کنایه از
بدونِ تکیه گاه و بدون استفاده از تجربه و نظرات بزرگان زندگی ها زود از بین میرود و دوام پیدا نخواهد کرد .
پیر بته مثال (1) :
اوی سرِ جَروئه.
معنی
خس و خاشاک روی آب هست.
کنایه از
کسی که مشکل اخلاقی دارد و جمعی را آلوده می کند، مانند خس و خاشاک روی آب باشد آب آلوده می شود.
پیر بته مثال (2) :
اِس مِ، رَسم وِن
معنی
اسم من، رسم برای او
کنایه از
این ضرب المثل را هنگامی به کار می برند که از نام و زحمت کسی سوء استفاده شود.
توضیجات بیشتر
مفهوم: کار با اسم من و به وسیله من به سرانجام رسیده و به نام او تمام شده و برای او شهرت آورده است.
پیر بته مثال (3) :
یتا پیاله ماست بئیه، امه تن دِماست بئیه.
معنی
یک پیاله ماست شد ، به تن ما چسبید.
کنایه از
اشاره به فرزندانی داردکه پس از ازدواج هم مایل نیستند از پدر و مادر خود جدا شوند .
پیر بته مثال (4) :
اسب پیغوم پِشتی جو نخِرنه .
معنی
اسب با پیغام جو نمی خورد (سیر نمی شود)
کنایه از
هیچ گاه پیغام تاثیر صحبت رو در رو را ندارد .
پیر بته مثال (5) :
بی درد ،درد چه دونده، خوتول چِشمک .
معنی
بی درد ازدرد چه خبر دارد /خواب آلود از چشمک .
کنایه از
اشاره به انسان هایی دارد که نسبت به همنوعان خود بی تفاوت هستند
پیر بته مثال (6) :
یاری یاری ، اتّا اینجه اتَّاِ ساری
معنی
جاری جاری ، یکی اینجا یکی ساری
کنایه از
کنایه از تفاوت بین دو جاری است. که یکی خصایص یک آدم خوبِ را داراست و دیگری خصایص یک آدم بَد. را داراست
پیر بته مثال (7) :
دِهی کِه خِراب هَسّه. خِراج نِدارنه
معنی
از روستائی که ویرانه است . مالیات نمیگیرند
کنایه از
از افراد تهی دست و فقیر چیزی نمی گیرند
پیر بته مثال (8) :
شه پِر و مار سِفره ی سَر .گَت نَهیئه
معنی
سَر سفره ی پدررو مادرش بزرگ نَشد
کنایه از
کسی که اصالت خانوادگی ِندارد
پیر بته مثال (9) :
مِفتِ رَسِن پیدا هاکنه. شِه خِد رِه خَفِهِ کِنّه
معنی
طناب مجانی پیدا کند. خودش را خَفه می کند.
کنایه از
کسی که دنبال وسایل مُفت و مجانی است
پیر بته مثال (10) :
وِنه گِردِن رِه تور نَینِه
معنی
تَبَر هم گردنش را نمی بُرِّد
کنایه از
کنایه از آدم گردن کلفت هَست
پیر بته مثال (11) :
این زِنا مَردی گِل ره اَتّا جا جِه بیتنه
معنی
گِل این زن و شوهَر راِ از یک جا گِرفتند
کنایه از
کِنایه از هماهنگ بودن زن و شوهر است
پیر بته مثال (12) :
خَر که بَمِردِه شالِ عَروسیه
معنی
الاغ که بِمیرد عروسی شغال است
کنایه از
ضرر و زیان یکی . سود و منفعت دیگری است
پیر بته مثال (13) :
وا ته دهون درا ، لَلِه ته پِکِفا
معنی
نفس و هوا تو دهانت هست و نی یا للوا پشت سرت
کنایه از
همه چیز برای انجام دادن کاری یا آفریدن هنری آماده هست.
پیر بته مثال (14) :
خرچنگ ر بَتِنِه چِه کَج کج راه شُونی بَتِه مِه سیاسِتِه
معنی
به خرچنگ گفتند چرا کجکی راه می روی؟گفت: سیاست من است.
کنایه از
راوی به کسی اشاره دارد که سعی دارد برای ناتوانی و کار غلط خود با دروغ علت تراشی کند.
توضیجات بیشتر
برای آنکه کارغلط ویا ناتوانی خود را توجیه کند (به آن معنای درستی دهد)، به دروغ متوسل می شود. /باچنین پاسخی قصد پوشاندن ،ناتوانی و عیب کارش را دارد.
برابر پارسی
به قول صائب:پرده پوشیدن به عیب خویش پیش اهل دلزشتی رخسار از آیینه پنهان کردن است
واژگان :
ر -->
را
بَتِنِه -->
گفتند
کَج کَج -->
کَجَکی/ بصورت کج/ یک بری/حالتی غیر از حالت مستقیم و راست.
شُونی -->
میروی
بَتِه -->
گفت/ پاسخ داد
مِه -->
مال من/ دررابطه بامن
سیاسته -->
سیاست است
مه سیاسته -->
سیاست من است
پیر بته مثال (15) :
گَتی باتِنِه خُردی باتِنه
معنی
بزرگی گفتند . کوچکی گفتند
کنایه از
کسی که احترام بزرگتر را نگه نمیدارد
پیر بته مثال (16) :
وِرگ پوسِّ دِله بوردِه
معنی
در درون پوستِ گرگ رفته است
کنایه از
کسی که خلق و خوی وحشیانه گرفته است
پیر بته مثال (17) :
گَت آدِم دِتِر خاخِر هَسه
معنی
دختر و خواهرِ آدم بزرگی است
کنایه از
کسی که فخر میفروشد و کمتر در مجالس و محافل حضور پیدا میکند.
پیر بته مثال (18) :
وِنه سائه ره با تیر زَنِّه
معنی
سایه اش را با گلوله میزند
کنایه از
با کسی دشمن بودن. متنفِر بودن از کَسی دِلالت دارد
پیر بته مثال (19) :
گَلِه هاکِردِن. زَنانِ کاره
معنی
گله و شکایت کارِ زنان اسا
کنایه از
مردانی که از دست هم شکایت میکنند