پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
ته پیش خاخِره، پِشتِ سر كافرِ
معنی
در رو به رویت مانند خواهر است، امّا پشت سر همانند کافر
کنایه از
افرادی كه دو رو هستند.
پیر بته مثال (1) :
ندونِسمه اَنجیلی وَر قِر داشته.
معنی
نمی دانستم که درخت انجیلی هم غدِه ای کنارش دارد.
کنایه از
دخالت کردن بی جای شخصی از شخص دیگر است.
پیر بته مثال (2) :
اِتی خی ره، وِنه اِتی سگ نصیب بَوه.
معنی
چنین خوکی، باید نصیب چنین سگ شود.
کنایه از
چنین آدم شری باید با چنان آدم بی چشم و رویی درگیر شود، تا حساب کار دستش بیاید.
پیر بته مثال (3) :
سو که خِنه رِه واجب هَسّه، مسجد وِینه پیته دی هاکردن.
معنی
روشنایی که برای خانه واجب و لازم است، برای مسجد باید کُنده دود کنند.
کنایه از
باید به خویشاوندان و نزدیکان توجه داشت.
نویسنده : نبی مفید
پیر بته مثال (4) :
شه ریش ره اندازه ی شه عقل گَت هاکن.
معنی
ریشت را اندازه ی عقلت بلند کن.(به اندازه عقل ریش داشته باش)
کنایه از
به اندازه ی عقل و فهم و درکت حرف بزن.
نویسنده : محمد کجوری
پیر بته مثال (5) :
کاهنه حرف، غمِ نو ایارنه.
معنی
حرف کهنه و گذشته و قدیمی، غم و ناراحتی جدیدی را به وجود می آورد.
کنایه از
گذشته ها را نباید شخم زد و یادآوری کرد، باعث کدورت های جدیدی خواهد شد.
نویسنده : محمد کجوری
پیر بته مثال (6) :
ما دیگه تور بَزِه دارِمی.
معنی
ما دیگر درختی هستیم که تبر خوردِه ایم.
کنایه از
زخم خوردِه هاست.
پیر بته مثال (7) :
چاکی لله چی نَوونه.
معنی
آدم دهان گشاد نمی تواند نی نوازی کند.
کنایه از
قابلیت نداشتن است.
پیر بته مثال (8) :
پِل دَکِـتِه اسب، پِلِ ویـنِه، رَمِـنِه.
معنی
اسبی که از پل افتاد، وقتی پل را ببیند رَم می‌کند.
کنایه از
برای زمانی به کار می‌رود که شخصی در انجام کاری شکست می‌خورد و وقتی دوباره با آن کار مواجه شود، از انجام دادن آن می‌ترسد و به از آن فرار می‌کند.
نویسنده : شهربانو خالقی
پیر بته مثال (9) :
اَمه سَر کِترا بَزِه هَسّه.
معنی
به سَر ما ملاقه چوبی زده شد.
کنایه از
این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که شخصی وارد منزل یکی از آشنایان یا دوستان شده است و صاحبخانه او را برای ماندن و صرف شام یا ناهار دعوت می‌کند و او می‌پذیرد.در همین زمان، یک نفر دیگر هم او را برای شام یا ناهار دعوت می‌کند و او در جواب از این اصطلاح بهره می‌گیرد و می‌گوید :«اَمه سَر کِترا بَزِه هَسّه»یعنی قبلا جایی دعوت شده‌ام.
نویسنده : شهربانو خالقی
پیر بته مثال (10) :
فِلونی مُستراب سَر هم دَس به کَمِر اِسائه.
معنی
فلانی سر توالت هم دست به کمر ایستاده است.
کنایه از
غرور داشتن یک فرد است.
پیر بته مثال (11) :
وِنه سَرِ دِله ره جان خِدا بزوئه، ته دیگه نَزِن.
معنی
خداوند توی سَرش زدِه است، تو دیگر نَزن.
کنایه از
ضعیف کشی است.
پیر بته مثال (12) :
لالِ بِرار ره هر کَسِ دَس نَدِه.
معنی
برادر لال خود را دست هر کسی نَسپار.
کنایه از
کنایه از عدم اعتماد است، به هر کسی اعتماد نکن.
پیر بته مثال (13) :
رَسِن ره راست دوش بِل.
معنی
طناب را روی دوش سمت راست خودت قرار بده.
کنایه از
کنایه از صداقت و درستکاری است.
توضیجات بیشتر
در همه حال باید صداقت را سَر لوحه ی کار خویش قرار داد.
پیر بته مثال (14) :
اگر تب هاکرده وا هادهاگر لرز هاکرده لا هاده.
معنی
اگر تب کرده باشد باید لباس تنش را در آورد به اصطلاح باد که خنک شودو اگر لرزه بر اندامش افتاد باید پوشش را بیشتر کرد.
کنایه از
ضرورت انجام کار در مورد موضوع خاص
نویسنده : نبی مفید
پیر بته مثال (15) :
تا دَم در، غم در
معنی
تا زمانی که نفس می آید و می رود غم و غرصه در پی خواهد داشت.
کنایه از
آدمیزاد آفریده شده برای شادی و غم
نویسنده : نبی مفید
پیر بته مثال (16) :
من اگه شانس داشتمه، همون اول داشتِمه.
معنی
من اگر دارای بخت و اقبال بودم، از همان بَدو تولد دارای شانس بودم.
کنایه از
بدبیاری و خوش شانس نبودن است.
پیر بته مثال (17) :
چاه نِشون دِنه، راه نِشون نَدِنه.
معنی
به جای راه و‌ چاره، چاه نشان می دهد.
کنایه از
کنایه از کسانی است که نصایح آنان به ضرر شخص می باشد
پیر بته مثال (18) :
هر جا دَسِه چاله اَمِه پَلی مالِه
معنی
هر جا که ناهموار است بستر ماست.
کنایه از
وصف حال افرادی که از ناملایمات روزگار شکایت کرده و آن را بر خلاف خواسته های خود میدانند.
برابر پارسی
هرچه سنگه پای لنگه
پیر بته مثال (19) :