پیر بته مثال (0) :
(اگه) ره بکاشتنه، سَوز نَویه.
معنی
اگر را کاشتند، سبز نشد.
کنایه از
به اگر و شاید نباید دل بست.
برابر پارسی
هر که اگر کارد دریغ درود
پیر بته مثال (1) :
اگه دریو بورم، دریوی او خشک بونه.
معنی
اگر به دریا بروم، آب دریا خشک می شود.
کنایه از
بسیار بد اقبال و بدبیار است.
برابر پارسی
اگر قدم به دریا بگذارد، دریا خشک می شود.
پیر بته مثال (2) :
خَوِر یار، غم ایارنه.
معنی
کسی که خبر می آورد، غم می آورد.
کنایه از
کنایه از کسی که خبر می آورد با خودش غم و غصه و اندوه می آورد.
پیر بته مثال (3) :
توفِ سَر بالا ، دیم ره کَندِنه.
معنی
آبِ دهان که به سمت بالا پرتاپ کنی به صورت خودت می خورد.
کنایه از
کنایه از گله از خویشان و نزدیکان است.
پیر بته مثال (4) :
هَر کی چائی خوانه شونِه سَمبار بِن،هَر کی گوشت خوانه شونه قِناربِن
معنی
هر کسی چائی می خواهد زیر سَماور می رود،هر کسی هم که گوشت بخواهد می رود قصابی
کنایه از
کنایه از هر کاری رنج و زحمت خودش را دارد.
برابر پارسی
هَر که را طاووس خواهد جورِ هِندوستان کِشد.
پیر بته مثال (5) :
اِما دیگه تور بَزِه دارِمی.
معنی
ما دیگر مانند درخت تَبر خورده هستیم.
کنایه از
از رسوا شدن و گاو پیشانی سفید شدن است.
توضیجات بیشتر
کسی که اسمش سَر زبان همه مردم افتاده است و رسوای خاص و عام شده باشد.
پیر بته مثال (6) :
نَخرْدِمِه سمنی ، بَسوته امه فنی
معنی
سمنو نخورده دهان و لبم سوخته
کنایه از
برای گناه نكرده ، تقاص پس میدهم.
پیر بته مثال (7) :
اتا بار گاز، اتا بار ناز
معنی
یکبار گاز یکبار ناز
کنایه از
هر برخوردی باید به موقع باشد
پیر بته مثال (8) :
اگه پول داری سبیل سَر نقره نپار سازنی
معنی
اگر پول داشته باشی بالای سبیل تالار نقره ای می سازی
کنایه از
پول مشکل گشاست
برابر پارسی
زر بر سر فولاد نهی نرم شود
پیر بته مثال (9) :
اگه اما ر تش ندنی امه کلاتی ر نشکن!
معنی
اگر به ما آتش نمی دهی ظرف آتش ما را نشکن!
کنایه از
اگر به سود نمی رسانی زیان نرسان
برابر پارسی
اگر آشت ندهند ظرفت را نمی شکند
پیر بته مثال (10) :
اشکم که مشته وقت گپ و گشته
معنی
شکم که سیر است هنگام گشت و گذار است!
کنایه از
خوش گفتن و گشت و گذار با سیری و بی نیازی میسر می شود
پیر بته مثال (11) :
اسیو شومبه ونگ و وِله بار چنده؟ نیمه کلِه
معنی
به آسیاب می روم با سرو صدا بار چقدر است؟ نیم پیمانه
کنایه از
هیاهوی زیاد برای کاری کوچک
برابر پارسی
یک قاب و صد بشقاب
پیر بته مثال (12) :
اش ر کشنه پلنگ ر دار دِنه
معنی
خرس را میکشد پلنگ را بالای درخت می برد
کنایه از
کاری از او برنمی آید
برابر پارسی
خالی بند است
پیر بته مثال (13) :
اَتا ماقع دزد بَیّه، که روز بَیّه.
معنی
هنگامی دزد شد (به دزدی رفت) که روز شد!
کنایه از
بی موقع و دیر تصمیم گرفت. آدمی بد اقبال است.
نویسنده : عروس که به ما رسید، شب کوتاه شد. ما که دزد شدیم مهتاب برآمد.
پیر بته مثال (14) :
سَر جِر اینگه، دِم در اینگه.
معنی
سر به پایین انداختن و دُم را نمایان ساختن.
کنایه از
آدمهایی که به ظاهر مذهبی و سر به زیر هستند در حالیکه کارهای بسیار ناپسند انجام میدهد.
نویسنده : سیّد حسین خدادادی
موضوع :
دو رویی
پیر بته مثال (15) :
چپّون سگ که دلیک بیّه، میرشکارِ پِه شونه.
معنی
سگ که طماع شد به همراه میرشکار جهت شکار می رود.
کنایه از
در مورد فردی که اصالت و هویت و مقام خود را نمی داند و به خاطر متاع ناچیزی آن را می فروشد.
پیر بته مثال (16) :
وَلِ دندون ویشته خنده کانده.
معنی
کسی که دندانهایش کج و نامناسب هست، بیشتر می خندد.
کنایه از
نفی عیوب ظاهری و نادرست
برابر پارسی
مِیمون یا شادی هر چه زشت تر، اَداء و اطوارش بیشتر هست.
پیر بته مثال (17) :
هیچ کَس لَمپا تا صوایی نَسوزنه.
معنی
چراغ هیچ کسی تا صبح روشن نمی ماند.
کنایه از
نه روزهای خوش ماندگار هست، نه روزهای بد.
پیر بته مثال (18) :
فِلانی بُقچه ره بِشتِمه ونِه کَش بِن.
معنی
بقچه (محتویات شخصی) طرف را زیر بغلش گذاشتم.
کنایه از
عذر کسی را خواستن. (اخراج کردن)
پیر بته مثال (19) :
لَلِ ره هِوا سَر نال کندِه.
معنی
پَشِه را روی هوا نعل می کند.
کنایه از
افراد فرصت طلب و سودجو و رِند است.
