پیر بته مثال (0) :
آدِم که بامِشی جِه بَتِرسیه، کدخدا گیری رِه کِجِه توندِه یاد بَیِره؟
معنی
کسی که از گربه می ترسد، چگونه می تواند کدخدا و بزرگ شدن را یاد بگیرد؟
کنایه از
کسی که از مسایل کوچک بترسد، چگونه می تواند مسولیت دیگران را بپذیرد.
پیر بته مثال (1) :
آدم که شانس دارنه، وِنه کِرک اَتا لینگ سَر هم مِرغنه کِنده.
معنی
آدم خوش شانس مرغش حتی روی یک پا هم تخم می گذارد.
کنایه از
برای افراد خوش شانس و خوش اقبال گفته می شود.
پیر بته مثال (2) :
آسمون وِنه لا هَسّه، زمین وِنه بِن.
معنی
آسمان برایش لحاف است و زمین برایش زیرانداز.
کنایه از
این مثال در مورد شخص تهیدست و فقیر بکار می رود.
پیر بته مثال (3) :
اَمِه هَرِه، چو نَشونه.
معنی
اَره ما، چوب را نمی بُرد.
کنایه از
از این دارد که کلام ما در اینجا بی تأثیر است. (حرف ما را نمی پذیرند)
پیر بته مثال (4) :
کم طالع بوردِه مارون، یا وَرف بیِهه یا وارون.
معنی
بی طالع هر وقت به خانه ی مادرش برودیا برف می آید یا باران.
کنایه از
زبانزد زبان حال دختر کم شانس است در گذشته ی نه چندان دور در مازندران که هر وقت می خواست به دیدار خانواده و مادرش برود مشکلی پیش می آمد.انگار بخت با او یار نبود.
پیر بته مثال (5) :
شیرِ هیمه نا دی دارنه نا تَش.
معنی
هیزم خیس نه دود دارد نه شعله.
کنایه از
هنوز خام و ناپخته است.
پیر بته مثال (6) :
بی مارُ و خواخِر بونه دَيِّن، بی دَر و همسايه نَنشِنِه دَيِّن.
معنی
بدون نزدیکان می شود زندگی كرد، امّا بدون دوست و همسايه هرگز نمی شود.
کنایه از
همسايه خوب، ارزش و جايگاه خاصی دارد و می تواند در مواقع مختلف از مادر و خواهر به انسان نزديك تر باشد.
پیر بته مثال (7) :
باهارِ هَوا، زنُ و شیِ دَعْوا.
معنی
بگو مگو و دعوا و مرافعه زن و شوهر مانند هوای بهاری است، به همان تندی می غرند و می بارند اندكی بعد چون آسمان، صاف و زلال می شوند.
کنایه از
نبايد دعوای زن و شوهر را جدی تلقی كرد و به آن دامن زد.
پیر بته مثال (8) :
بامْشی كِه دَنِوو، گِرْزِه كُلُمِه سَلارِه.
معنی
گربه اگر نباشد، موش سالار ميدان است.
کنایه از
با نبودن آدم حسابی و قحطالرجال شدن، هر بی سر و پايی احساس و ادعای سروری و سالاری می كند.
پیر بته مثال (9) :
اِيتی بُورْدِه، داوود با بِزْ بُورْدِه.
معنی
چنان رفت كه داوود با بزهايش رفت.داوود شخص چوپانی بود كه با بزهايش به صحرا رفت و هرگز بر نگشت.
کنایه از
به شخصی كه بی اعتنا به وعدههايش رفت و هرگز بر نگشت.
پیر بته مثال (10) :
بَخِر بَمير بهتره، یا اَرْمُون به دل.
معنی
خوردن و مُردن بهتر است یا انسان آرزو به دل بميرد.
کنایه از
بعضی از چيزها به ريسك كردنش می ارزد تا اين كه يك عمر حسرتش را بخوری.
پیر بته مثال (11) :
پاییزِ پِر پِلا پَج، بهارِ ماه ره یاد دار،زَمبیل به دوش کِنّا کِنّا ره یاد دار
معنی
ای کسی که در پاییز برنج زیاد می پزی، فصل بهار را یادت بیاد که برنج تمام می شود و باید زنبیل بگیری رو دوشت درِ خونه ی مردم برنج قرض بکنی.
کنایه از
از این که وقتی که دستت پُر هست پس انداز کن تا وقتی کاری برایت پیش آمد، محتاج دیگران نباشی.
پیر بته مثال (12) :
اَبیا شه لینگ رجه گوم هاکته، تله کَفنه.
معنی
اَبیا (نام پرنده) رد پایش را گم کند، توی تله میافتد.
کنایه از
هر کس از مسیر خود دور شود یا به شغلی غیر از مهارت و تخصص خود بپردازد، دچار زیان میگردد.
پیر بته مثال (13) :
آدم که بِر دارنه، وِنه سُووال قِر دارنه.
معنی
آدمی که کارایی دارد، پیشانیاش وَرم دارد.
کنایه از
انسانهای خوش طینت و کاری نشانه دارند و زود شناخته میشوند.
برابر پارسی
ماستی که ترش است از تغارش پیداست.
پیر بته مثال (14) :
آدمی ندونه که ونِه گرباز کجِه چال دره.
معنی
آدمی نمی داند که بیل او در کجا فرو رفته است.
کنایه از
انسان از زمان و مکان مرگش آگاه نیست.
برابر پارسی
نداند بجز ذات پروردگارکه فردا چه بازی کند روزگار
پیر بته مثال (15) :
عروس که جِهاز ندارنه، عِشوه و ناز ندارنه.
معنی
عروسی که جهیزیه ندارد، نمی تواند خواسته زیادی داشته باشد.
کنایه از
اشاره به توقع داشتن زیاد دارد.
پیر بته مثال (16) :
شِه قِد وینده، اَمه وِسّه کُلوارِه چینده.
معنی
هیکل خودش رو می بیند و برای ما پشتواره می بندد.
کنایه از
شرایط خود را به دیگران تحمیل کردن.
پیر بته مثال (17) :
سر رِه اِشکنّه، کَشه آغوز کِنه.
معنی
سر را می شکند و در دامن گردو می ریزد.
کنایه از
اشاره به فریب دادن دارد
پیر بته مثال (18) :
امسال عاروس خَوِر رِه، وِنِه سال دیگِر بَیتن.
معنی
از وضعیت اخلاقی عروس امسال باید سال دیگر جویا شد.
کنایه از
ماهیت آدمها دیر آشکار می شود.
پیر بته مثال (19) :
وَچه ره باوّی بلاره، تـَب زَنده ته کِلا ره.
معنی
با بچهها شوخی کنی، ظرفیت نداشته باشد، پررویی میکنند.
کنایه از
ظرفیت نداشتن
