پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
آدم اَتا کَش وَرزا وَنگ هاکنه، همیشه مَنگو باشه.
معنی
آدم یکبار داد بزند و صداش را بالا ببرد، بقیه عمر ساکت بنشیند.
کنایه از
از زَهره چشم گرفتن است یا گربه را دَم حجله کُشتن.
پیر بته مثال (1) :
وِشنا آدِم دین نِدانه.
معنی
آدم گرسنه ایمان ندارد.
کنایه از
این ضرب المثل در برای بیان اهمیت سیری و سلامتی برای انجام بقیه فرایض به کار می رود.
برابر پارسی
فقر دین از کف بَرَداول وجود، بعدا سجود
پیر بته مثال (2) :
شاه بخشنه، شاه قلی خان نبِخشنه.
معنی
شاه می بخشد، شاه قلی خان نمی بخشد.
کنایه از
اونی که باید از مسئله ای بگذرد، می بخشد ولی کسی دیگه ای که مسئله به اون مربوط نیست، دخالت می کند.
برابر پارسی
کاسه داغ تر از آش بودن
پیر بته مثال (3) :
داماد سِره هیچ خَوَر نییِه، آروس سِره لگن ره بوسندینه.
معنی
خونه داماد هیچ خبری نیست، ولی در عوض خونه عروس لگن را از شادی پاره کردند.
کنایه از
کنایه از شادی قبل از وقوع کار
پیر بته مثال (4) :
او بیاردِ پیتِ چو و وا بیاردِ کَنگِل نیمی.
معنی
چوب پوک آب آورده و کنگر باد آورده نیستیم.
کنایه از
بی اصل و نسب نیستیم،ما اصل و نسب دار هستیم.
پیر بته مثال (5) :
آدِم جِنّ و جِمِه پری.
معنی
آدم جن است و لباس پری
کنایه از
بدین معناست که انسان به خودی خود جلوه ای ندارد و این لباس است که او را زیبا نشان می دهد.
توضیجات بیشتر
این ضرب المثل برای بیان این به کار می رود که نوع پوشش در زیبایی و وقار فرد موثر است.
پیر بته مثال (6) :
اون عهدِ او بَوِردِه.
معنی
آن دوران را آب برد.
کنایه از
این ضرب المثل برای بیان این به کار می رود که دوران گذشته سپری شده و دیگر باز نمی گردد.
پیر بته مثال (7) :
اَگه تِه سَر کاره خِیر دَییبو، ته ره گِتِنه خَیرِالله.
معنی
اگر از تو به ما خیری می رسید، به تو می گفتند خیرالله.
کنایه از
این ضرب المثل در مقابل شخصی به کار می رود که همواره کارهایش بی بهره و بیهوده است و خیری از او به کسی نمی رسد.
پیر بته مثال (8) :
ﺩﺳﺖ ﮐﻪ نِمِک نِدﺍرنه، بِل ﺳﺎﺗﻮﺭِ بِن.
معنی
دستی ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﺗﻮﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ.
کنایه از
بی ارزش بودن کار برای دیگران، نمک نشناسی
پیر بته مثال (9) :
شه زِگ ره با ماشه تنگلی گیرنه.
معنی
آب بینی اش را با انبر پاک می‌کند.
کنایه از
از متکبر بودن و فیس و افاده ای بودن، فخرفروشی کردن و خودنمایی نمودن
واژگان :
ماشه -->
انبر آتش
تنگلی -->
قسمت خمیده و چنگک مانند انتهای انبر، زائده و برآمدگی شاخک مانند انتهای انبر
نویسنده : علی ریاحی - کجور
پیر بته مثال (10) :
شالِ دست پوست کِلا نَدِنه.
معنی
کلاهی که از پوست بره درست شده را در اختیار شغال قرار نمی دهند .
کنایه از
گوشت را به گربه نمی سپارند، چیز با ارزش را به کسی که ارج و ارزش آن را نمی داند، نمی دهند.
پیر بته مثال (11) :
عاشق سَرِشتی؟
معنی
مگر عشقت را رها کردی؟
کنایه از
زمانی به کار می رود که شخص حواسش پرت می شود و به اطرافیانش توجه نمی کند.
توضیجات بیشتر
باورهای عامیانه هر حالت غیر متعارف خارجی رو به عشق ارتباط می دهند.
پیر بته مثال (12) :
اَتا کِل مِرغِنه بکرده، بی زردی.
معنی
یه تخم کرد، اونم بدون زرده.
کنایه از
از انجام کامل یک کار هم نمی تواند بر بیاید.
پیر بته مثال (13) :
خر بمیره، شال عروسیه.
معنی
اگر خری بمیرد، شغال ها عروسی می گیرند.(شغالها خوشحال می‌شوند)
کنایه از
سوء استفاده کننده ها از فرصت پیش آمده استفاده می‌کنند، تا به لفت و لیس خود برسند.فرصت طلبها اگر حادثه ای به نفع آنان رخ دهد با خوشحالی از آن استقبال می کنند.
نویسنده : علی ریاحی - کجور
پیر بته مثال (14) :
من وِشون ره خشک سینه گَت هاکردمه.
معنی
من آنها را بدون شیر بزرگ کرده ام.(آنها پرورش یافته ی دامن و مکتب من هستند)
کنایه از
اطلاعات و شناخت کامل و دقیق داشتن از کسی، بر خصوصیت ها و زیر و بم های اخلاق دیگران اشراف داشتن.
نویسنده : علی ریاحی - کجور
پیر بته مثال (15) :
مَر شِه کول ر بلاره، شِه خو ره نِلارنه.
معنی
مار اگر پوستش را بگذارد، خوی بدش را نمی گذارد. (رها نمی کند)
کنایه از
انسان بد، بد است و هیچگاه خوی بدش را رها نمی کند مثل مار که اگر پوستش را بگذارد خوی بدش را رها نمی کند.
توضیجات بیشتر
بیت زیر از مولوی با مفهوم این زبانزد در تناقض است👇زهر مار آن مار را باشد حیاتنسبت اش با دیگری آمد مماتپیام کلی بیت ☝️بد نسبی است و بد مطلق وجود ندارد.
برابر پارسی
ذات بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد استتربیت نا اهل را چو گردکان بر گنبد است
واژگان :
گِردکان -->
هر چیز گرد _ گردو
ولی (هر گردی گردو نیست)
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (16) :
دس به خر نرسنه، پالونه تپ تپ دِنه.
معنی
دستش به خر که نمی رسد، بر پالان می کوبد.
کنایه از
لاف بیهوده زدن در شرایطی که به مقصر واقعی دسترسی نباشد.
پیر بته مثال (17) :
اﻏﻮﺯ، ﺩﺍﺭِ ﺳﺮ اِﺳّﺎ؛ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﻭِرِه کَتپِل ﺯَندِنِّه.
معنی
ﮔﺮﺩﻭﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﺻﺪﻫﺎ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺪﻧﺶ ﭼﻮﺏ ﭘﺮﺕ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
کنایه از
برای یک دختر از هر طبقه ای خواستگار می آید.
پیر بته مثال (18) :
مِرغنه نَكرد، مَچِرره بَخرده.
معنی
تخم نذاشته، تخم مَچِر را خورده.
کنایه از
کنایه از بی عرضگی است.
واژگان :
مَچِر -->
تخمی هست که در جایی که مرغ تخم می گذارد قرار می دهند تا مرغ جایش را گم نکند.
نویسنده : علی اصغر وهابی (شیدا)
پیر بته مثال (19) :
شلوار ڪینگمون هیچی دَنیه، شلوار بَند قایِم دارنه.
معنی
شلوارش پاره هست ولی، کمربند رو سفت می بندد.
کنایه از
کسی که چیزی از مال دنیا ندارد ولی، ادای پول دارا رو در می آورد.