پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
کهنه همبوم پوس نَوونه، کهنه دشمن دوست نَوونه.
معنی
همیان، کهنه پوست نمی شود؛ دشمن قدیمی، دوست نمی شود.
کنایه از
چون ایجاد تحول بنیادی در ساختار ذهن انسان به سادگی تحقق نمی یابد، از این ضرب المثل در ارتباط با دشمنی های دیرینه استفاده می شود.
پیر بته مثال (1) :
کِرک سِره ی هندوونه کول ره موندنه.
معنی
شبیه پوست هندوانه ی حیاط مرغداری است.
کنایه از
کنایه از لختی و بی چیزی است.
پیر بته مثال (2) :
موزی دارِ وَرِ قِر رِه موندنه.
معنی
مثل گرهی است که در پهلوی درخت بلوط در آمده باشد.
کنایه از
اسباب دردسر بودن
پیر بته مثال (3) :
فلونی تَبل زنِ یزید آ شیپورچی امام حسینِ
معنی
طبل زن یزید هست و شیپورچی لشکر امام حسین
کنایه از
آدم دو رو و حقه باز و نان به نرخ روز خور است.
پیر بته مثال (4) :
وشْنا رِه نونِ لاكْ سَرْ دَرِه.
معنی
گرسنه را فرصت و تحمل تا رفتن و رسيدن به جای نان نيست.
کنایه از
كسی كه موقعيت مالی ضعيفی دارد امّا امكان صبر كردن در وصول مطالبات يا سرمايه‌ گذاری طولانی مدت را ندارد.
پیر بته مثال (5) :
سر اَنجیلی، بِن تِسکا
معنی
بالا انجیلی، پایین توسکا
کنایه از
1) چون کسی بخواهد از این ور و آن ور برای خودش اصالت و اصل و نسب درست کند این مثل را می زنند.2 ) اگر قد و قواره و اندام کسی نامتناسب باشد یا تناسبی میان لباسها یا میان خانه و لوازم آن نباشد، این مثل را می زنند.
پیر بته مثال (6) :
خِرزا خَلِه، خارچی کم.
معنی
خواهرزاده زیادند، اما سوغاتی کم است.
کنایه از
در مذمت توقعات نابجا
پیر بته مثال (7) :
اگه مِرده مِه مِردوئه، دومبه چه کَلّه ساختوئه.
معنی
اگه مُرده، مُرده من است؛ می دانم چه کلّه سوخته است.
کنایه از
آشنای بد خود را خوب می شناسم.
برابر پارسی
شیشه از سنگ است و از وی بیش دارد احتراز
پیر بته مثال (8) :
اَنده آش بخرده، وِنه تِک وَل بَویه.
معنی
اینقدر آش خورده، دهنش کج شده است.
کنایه از
گذشته خود را فراموش کرده، افاده می فروشد.
پیر بته مثال (9) :
بامِشی دست، گوشتِ جا نَرِسِنه؛گِنه : بو دِنه.
معنی
گربه دستش به گوشت نمی‌رسد،می‌گوید : بو می‌دهد.
کنایه از
مفهوم کنایی :عرضه انجام کاری را نداشتن.
پیر بته مثال (10) :
این بامشی نا بومِ شوئه، نا گَل گیر.
معنی
این گربه نه بام می رود، نه موش می گیرد.
کنایه از
به هیچ کاری نمی آید.
برابر پارسی
دست و پا چلفتی است.
پیر بته مثال (11) :
دار که بار دارنه، ویشتر کَتپِل خِرنه.
معنی
درختی که بار یا میوه دارد بیشتر چوب کتپل به سمتش پرتاب می شود.
کنایه از
درخت پُر بار و انسان دانا بیشتر در معرض آسیب بد خواهان است.
توضیجات بیشتر
انسان دانا متواضع و فروتن و بی ادعا است و انسان هر چه داناتر متواضع تر و ادّعایش کمتر است چرا که می داند دست بالای دست بسیار است.
پیر بته مثال (12) :
مِرغنه رِه کِجه کِندی، قِد قِد ره اینجه کِندی؟
معنی
کجا تخم می گذاری، اینجا قُد قُد می کنی؟
کنایه از
شخصی برای کسی کاری انجام می دهد اما مزد و پاداش خود را از شخص دیگری طلب کند، این ضرب المثل را استفاده می کنند.
پیر بته مثال (13) :
میچکای چَک باریکه، امّا خیله سالینه.
معنی
پای گنجشگ باریک است، امّا سن سالش زیاد است.
کنایه از
زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند در قضاوت ها ظاهر بین نباشیم و بر اساس ظواهر قضاوت نکنیم و مصداقش به آدم هایی ست بر خلاف اندام ضعیف بسیار زیرک و تند تیزند.
پیر بته مثال (14) :
اِما بامشی خامی که گَل بَهیره.
معنی
ما گربه‌ای می‌خواهیم که موش بگیرد .
کنایه از
یعنی نیازمند نیرویی مؤثر و کارآمد هستیم.
پیر بته مثال (15) :
ﻣﯿﭽﮑﺎ ﮐَﻠّﻪ ﺑﺨﺮﺩﻩ.
معنی
ﮐﻠّﻪ ﯼ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
کنایه از
به کسی که خیلی حرف می زند یا تند تند حرف می زند، می گویند.
پیر بته مثال (16) :
وَک، کـَوِز رِه کول هایته.
معنی
قورباغه، لاک پشت را به دوش گرفته است.
کنایه از
فردی کاری بیش از توانایی خود بر عهده گرفته و از پسش بر نمی‌ آید.
پیر بته مثال (17) :
همه وِسّه دوایی، مِه وِسّه کورِک.
معنی
برای همه دارو هستی، برای من دُمل.
کنایه از
موقعی که شخصی نسبت به دیگران خوبی کند اما نسبت به شخص خاصی بدی کند، این مثل را بکار می برند.
پیر بته مثال (18) :
اَمِه خَر بِزا دِمِجی کارِه، هیچ کس دَنیه وِرِه دارِه.
معنی
خر ما دو قلو زایید، کسی نیست که از آن مواظبت کند.
کنایه از
این ضرب المثل را فردی به کار می برد که برایش کارهای زیادی پیش آمده است و از آنجا که توانایی انجام تمام آن ها را ندارد، دلش می خواهد از فرد دیگری برای انجام کارهایش کمک بگیرد.
پیر بته مثال (19) :
بَسوته جا ره، نِمك نَشِن.
معنی
روی محل سوخته، نمك نپاش.
کنایه از
بيش از اين دلم را به درد نياور و موجب ناراحتی من نباش.