پیر بته مثال (0) :
سگ، شه سِره ره بَدییه، لوئه کِنده.
معنی
سگ هم وقتی خانه اش را ببیند، واق واق می کند.
کنایه از
نکوهش کسانی که به خانه و خانواده ی خود علاقمند نیستند.
پیر بته مثال (1) :
خواخر، مه وَچه ره دار، من ته مار وِسّه بِرمه هاکنم.
معنی
خواهر، بچه ام را نگه داشته باش تا من برای مادرت گریه کنم.
کنایه از
این مثل در مورد کسانی هَسّه که اگه بخوان کاری ره کسی وِسّه انجام هادن، انتظار دارننه طرف مقابلم وشون وِسّه کار انجام هاده.
پیر بته مثال (2) :
استراباد نماز مه تِک رِه دَوَسّه.
معنی
نماز استرآباد دهنم را بسته است.
کنایه از
تعهد و رو دربایستی یا عوامل بازدارنده دیگر ما را از این کار باز می دارد.
برابر پارسی
خون دل می خورد آن کس که حیایی دارد.
پیر بته مثال (3) :
بِهارِ ماه چو ره آدِم تاشِنِّه.
معنی
در بهار چوب را تبدیل به آدم می کنند.
کنایه از
کمبود نیروی انسانی برای کار کشاورزی در بهار.
پیر بته مثال (4) :
۱- وِشنا آدم، گو ره با پوس خِرنه.۲- فلانی، گو ره با پوست خِرنه.
معنی
آدم گرسنه، گاو را با پوست می خورد.
کنایه از
از رحم نکردن به اموال دیگران و بیت المال
پیر بته مثال (5) :
اِسا دییَر بی لَوِه، کِکو کِممی.
معنی
حالا دیگر بدون قابلمه، کوکو می پزیم.
کنایه از
حالا دیگر در کار خود استاد شده ایم.
پیر بته مثال (6) :
گتِ خر کِلوم دَرِه.
معنی
خر بزرگ داخل طویله است.
کنایه از
مشکلی بزرگتر از این پشت سَر است.
پیر بته مثال (7) :
تِه ره شو بَوِرِن، بی چراغ و سو بَوِرِن.
معنی
تو را شب و بدون روشنایی به خانه ی بخت ببرند.
کنایه از
این مَثَل در معنای کنایی به دو منظور مختلف استفاده می شود.یا با تندی و توهین و یا شوخی که عموما بصورت شوخی مورد استفاده قرار می گیرد.
توضیجات بیشتر
به خاطر این باور، عموما زنان بیوه یا دختران پیر را شبانه به خانه ی شوهر می برند.
پیر بته مثال (8) :
اسب خِش ذات، شه جو رِه شه زیاد کِنده.
معنی
اسب خوش ذات، جو خود را خودش زیاد می کند.
کنایه از
صداقت و تلاش باعث ترقی است.
برابر پارسی
تا دانه نیفکنی، نروید.
پیر بته مثال (9) :
اَتا بی نماز وِسّه، مسجد در نَوندنه.
معنی
برای یک آدم بی نماز، در مسجد را نمی بندند.
کنایه از
خواست یک نفر را بر خواست جمع ترجیح نمی دهند.
پیر بته مثال (10) :
گپ دل دله دَره گِره، بریم بموئه پِره.
معنی
صحبت تا در دل باشد نهان است، بیرون که بیاید همه جا پُر می شود.
کنایه از
اگر می خواهی رازت برملا نشود، اصلا آن را بر زبان نیاور.
واژگان :
گِره (gere) -->
گره است - بسته است - نهان است
پیر بته مثال (11) :
پلِنگ شِه دیما، شکار نَکِندِه.
معنی
پلنگ در اطراف محل زندگی اش شکار نمی کند.
کنایه از
۱- در اینکه هر کس باید حرمت اطرافیان و اقوام خود را نگه دارد به کار می رود.۲- در بیان اینکه انسان باید جرات خود را در جایی دور از محل زندگی اش نشان دهد.
پیر بته مثال (12) :
اِسا خر رِه بیار، باکله بار هاکن.
معنی
حالا خر را بیار، باقلی بار کن.
کنایه از
بیا کار خراب شده را درست کن.
توضیجات بیشتر
زمانی که کاری از مسیر انجامش خارج شد و انجام دادن آن سخت شد این مثل را بکار می برند.
پیر بته مثال (13) :
شِونگ کَر، شی کَرِه.
معنی
دختری که در خواستگاری اش، هلهله سر دهد، شوهر می خواهد.
کنایه از
هر گاه جواب منفی فردی به گونه ای باشد که نشان دهنده ی جواب مثبت باشد، این ضرب المثل در مورد او به کار می رود.
پیر بته مثال (14) :
او بیارد پیتاله، وا بیارد پیته.
معنی
آب آورده پوسیده است، کُنده باد آورده
کنایه از
چیزی که آسان به دست آید، خیلی باارزش نیست.
واژگان :
پیتال (pital) -->
پوسیده - چیزی که پوسیده و خیس است.
پیته (pite) -->
کُنده
پیر بته مثال (15) :
آدم اسب جا دَکِفه، اصل جا نَکِفه.
معنی
آدم از اسب بیافتد، از اصل نیافتد.
کنایه از
اصالت ربطی به دارایی و نداری ندارد.
پیر بته مثال (16) :
چاچِ لوی سیو مَر بَیّه.
معنی
مار سیاه لب ناودان شده.
کنایه از
مزاحمت درست کردن
پیر بته مثال (17) :
وسط خِرنه، کنار مِجنه.
معنی
از وسط می خورد و از کنار راه می رود.
کنایه از
به فرد محافظه کار گفته می شود.
پیر بته مثال (18) :
میون بخر، کنار باخس.
معنی
وسط بخور، کنار بخواب.
کنایه از
در سیاست و ماجرا داخل نشوید.
برابر پارسی
آهسته برو آهسته بیا، گربه شاخت ن زند.
پیر بته مثال (19) :
اَتا لوِه ی دله چَن تا کَلّه جوش نخرنه.
معنی
در یک دیگ چند تا کَلّه نمی پزد.
کنایه از
دیدگاه های گوناگون در یک جا به سازگاری و توافق نمی رسد.
برابر پارسی
دیدگاه های گوناگون در یک جا به سازگاری و توافق نمی رسد.یک در و دو سر
