پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
اسب رِه هِدا خر هایته، از خشالی پَر هایته.
معنی
اسب را داده، خر گرفت از خوشحالی پَر گرفت.
کنایه از
چیز مرغوب را با نامرغوب تعویض کردن
توضیجات بیشتر
در داد و ستد زیان دیده، امّا غافل است.
پیر بته مثال (1) :
اِسبه مرغنه، سیو کرکِ شِنِه.
معنی
تخم مرغ سفید از مرغ سیاه است.
کنایه از
هیچ گاه نباید ظاهر کسی را ملاک قضاوت باطن او قرار داد.
پیر بته مثال (2) :
اگه ته كوج اغوزی، من وَلِ تِك چاقومه.
معنی
اگر تو گردوی کوج هستی، من چاقویی سر كج ام
کنایه از
اگر تو سرسخت باشی و من از تو سرسخت ترم.
توضیجات بیشتر
انگار خساست به خرج می دهد مثل انسانی که نمی شود چیزی را از مشت ش بیرون آورد.
واژگان :
کوج یا کوچ اَغوز -->
گردویی که به سختی می توان مغزش را بیرون آورد.
پیر بته مثال (3) :
پلنگ و بامشی، دایی خِرزانه.
معنی
پلنگ و گربه، دایی و خواهرزاده اند.
کنایه از
این مَثَل در مورد کسانی بکار می رود که از یه قماش و صنف هستند.یا بهتر بگوییم برای نسبت دادن دو شخص به یک رفتار مشترک بکار می رود.
برابر پارسی
سگ زرد برادر شغالِ
پیر بته مثال (4) :
هِنیشت نَنیشت نارنه.
معنی
نشست و برخواست ندارد.
کنایه از
عموما وقتی به کار می رود که شخص به رفتار درست اجتماعی مسلط نیست و قدرت تمیز ندارد.
پیر بته مثال (5) :
کّل خِنِه بِن، مَرد نِیشتِه.
معنی
در خانه کلنگی و خرابه، مَرد زندگی می کند.
کنایه از
توجه نکردن به ظاهر امور در زندگی و توجه به محتوا و پرهیز از ظاهر بینی است.
پیر بته مثال (6) :
حلّاجِ وَچه هوا زَن نَوونه.
معنی
بچه ی حلّاج هوا زن نمی شود.
کنایه از
زبانزد بالا بر این اصل تاکید دارد که رسیدن به جایگاه بلند علاوه بر فضلیت شخص نیاز به پیشه و ریشه اصالت خانوادگی نیز دارد تا شخص به جایگاه بلند برسد همان گونه درخت سِترگ و بزرگ را ریشه عمیق اش نگه می دارد وگرنه احتمال افتادنش زیاد است.
واژگان :
هوا زن -->
صفت فاعلی مرکب مرخم هوا زننده _ کسی که می تواند پرنده را در حال پرواز و هوا شکار کند _ شکارچی ماهر
پیر بته مثال (7) :
مِن تَش ویمه، تو چه کِلین عمل بیموئه.
معنی
من آتش بودم، تو چرا خاکستر به عمل آمدی.
توضیجات بیشتر
البته این زبانزد دیگری هست که عکس زبانزد فوق را تایید و تاکید می کند که گفته اند پدر به پسرش چنین می گوید. (منظور همین زبانزد کنونی را میگوید)و در تایید مدّعا خوش گفت شیخ بزرگ سعدی در گلستان :خاکستر نسبی عالی دارد چون آتش از عالم عِلوی ست ولی چون از خود هنری ندارد با خاک برابر است.
نویسنده : نگارش و پژوهش حجت مقیمی
پیر بته مثال (8) :
اَما ره گَرْمِ نون پيله اِینْگِندِه.
معنی
نان گرم بر دامن ما می اندازد.
کنایه از
وعده و وعيد واهی دادن.
پیر بته مثال (9) :
گو شاه مالهگِسَن گنج فروشیورزگری خارهبشرطه سبز نَروشی.
معنی
گاو شاه مال استگوسفند گنج فروشی ستورزگری و ڪشاوزی خوب است به شرط آنڪه محصول ات را سبز نفروشی.
کنایه از
سبز فروختن از ڪنایه بدهڪار بودن است.ڪشاورزی ڪه مقروض و بدهڪار باشد محصول اش را سبز می فروشد هنوز نرسیده فروخته می شود چیزی عاید ورزگر نمی شود ورزگر همیشه مقروض است یا بدهکار وام سَلف است یا مقروض نزول خوار.
توضیجات بیشتر
اگر بخواهیم این سه حرفه را بر پایه ی زبانزد فوق از نظر درآمد زایی مقایسه و رتبه بندی ڪنیم به ترتیب👇۱- (کِردی) چوپانی در حڪم گنج فروشی در رتبه اول قرار می گیرد و پس از آن۲- گالشی پرورش گاو در رتبه ی دوم ۳- ورزگری در رتبه سوم ڪم بهره تر از دیگر مشاغل و عین واقعیت و این آسیب اڪنون نیز پیامدش بیشتر به چشم می آید و خود عامل اصلی فروش زمینی های زراعی و نابودی ڪشاورزی، رشد ویلا در مزارع مازندران است و ناخوش تر اینکه برخی دامداران هم اسکان دام خود به ویلاسازان فروختند جز افسوس و حسرت چیزی در کاسه ها نمانده است.شمالیمه مه دس و دل بچائهمه خونّش امیری غم لَ له وائهاونکه کارمه طارم نا که طلائهاونکه روشمه قیمتِ اسفنائه
واژگان :
گو -->
گاو
مال -->
در زبان تبری معادل دامداری فارسی است از پرورش چارپایان گاو و گوسفند
مالدار -->
ڪسی ڪه ڪارش پرورش دام است.
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
کتاب : گزیده زبانزدها ی تبری
پیر بته مثال (10) :
گزیده زبانزدها ی تبری
معنی
آب باید داشته باشی تا آسیاب بسازی.
کنایه از
بدون داشتن ابزار کاری نمی شود کاری کرد.
پیر بته مثال (11) :
وَرزا کرایه هدائن، پرچین پِه هرسائن ندارنه.
معنی
گاو نر را کرایه دادن، کنار پرچین ایستادن (پائیدن) ندارد.
کنایه از
در مورد کسانی که حرص زیادی برای اموال شان می زنند، به کار می رود.
پیر بته مثال (12) :
آش تا کِندا، پِلا تا بِندا، نون تا فِردا
معنی
آش تا چارچوب درپلو تا نیمه راهنان تا بیست و چهار ساعت
کنایه از
ارزش غذایی آش کمتر از پلو و ارزش پلو کمتر از نان است.
واژگان :
کِندا Kenda -->
چارچوب در
بِندا benda -->
تا نیمه راه
پیر بته مثال (13) :
حِنا به دس‌ نَموندِنِه، دنیا به کَس نَموندِنِه.
معنی
حنا روی دست باقی نمی ماند و دنیا برای کسی پایدار نیست.
کنایه از
دنیا بی وفاست
پیر بته مثال (14) :
وِرگ، شِه زوزه رِه نِشنونِه؛ او شِه چِمِر رِه.
معنی
گرگ صدای زوزه اش را نمی شنود، آب هم صدای شُر شُرش را
کنایه از
این که آدم به کارها و رفتارهای نادرست خودش توجه و آگاهی ندارد.
پیر بته مثال (15) :
انگیر نَهی، مَمیج بَهی.
معنی
هنوز انگور نشدی، کشمش شدی.
کنایه از
بیان کننده عجول بودن فرد است.
برابر پارسی
غوره نشده، مَویز شدی
پیر بته مثال (16) :
گوگزا پِرنه به پِشتی چَنگِم پِرنه.
معنی
گوساله اگر می پَرد (پَرش می کند) به پشتوانه ی چَنگوم است.
کنایه از
مصداق آدم هایی ست که در جامعه کارهایی نامتعارفی انجام می دهند، هر خطایی از آنان سر می زند ولی به هیچ وجه بازخواست نمی شوند در حالی که اگر همین خطا از آدم بی کس و کاری سر بزند به شدت مجازات خواهد شد.امروزه هم در نابسامانی جامعه ما هستند کسانی که هر خبط و خطایی از آنان سر می زند، کسی آنان را باز خواست نمی کند؛ معلوم است که سرشان به جای محکمی بند است.و شوربختانه تر اینکهحلوا ره حکیم خِرنه و کتک ره یتیم.حلوا را حکیم می خورد و کتک را یتیم
توضیجات بیشتر
دامداران در جایی که درخت یا کُنده ای نباشد اگر بخواهند سر دام گاو گوسفند یا اسب را به جایی ببندند، میخ چوبی به زمین می کوبند و طنابی به گردن چهارپا به چَنگَم می بندند تا حیوان گم نشود و در دسترس باشد.اگر طناب بلند باشد و حیوان قدرت مانور بیشتری داشته باشد و در مقیاس وسیع تری بتواند چرا کند، این کار را اِرِگ زدن می نامند.گاها اگر چنگم شُل باشد با یکی دو پَرش گوساله از جا کَنده می شود ولی اگر چنگم محکم کوبیده باشند گوساله هر چه بپَرد چنگم کَنده نمی شود و گوساله با خیال راحت می تواند به هنگام سرمستی پَرش کُند و هیچ مشکلی پیش نیاید و صاحب از پَرش او راضی و خرسند باشد و هم خود به راحتی بتواند هیجانات اش را نشان دهد.
واژگان :
گوگزا -->
گوساله
چَنگِوم (چَنگِم) -->
میخ چوبی / میخ چوبی که به زمین می کوبند.
نویسنده : حجت مقیمی‌ مقدم
پیر بته مثال (17) :
شو سیو، گو سیو
معنی
شب سیاه و گاو سیاه.
کنایه از
در مواقع خاص کسی متوجه عیب‌ هایت نمی‌شود.
توضیجات بیشتر
همان‌ گونه که گاوِ سیاه در شبِ تاریک به چشم نمی‌آید، دزدی در دلِ شب هم از دید بسیاری مخفی می‌ماند بنابراین این مثل هشداری است که در این موقع ذکر می‌شود.
پیر بته مثال (18) :
شیر ره بَوِردنه زندون، شال دَکته میدون.
معنی
شیر که به زندان افتاد، شغال میدان گرفت.
کنایه از
مرد چون می رود، نامرد پای می گیرد.
پیر بته مثال (19) :
شاه شاخدار بخاسته، لِیسک هم راه دَکته.
معنی
شاه دعوت کرد از اونایی که شاخ دارند، حلزون هم راه افتاد، برود.
کنایه از
کنایه از ادعای بزرگ بینی داشته باشد و در کاری که به اون ربطی ندارد، دخالت کند.