پیر بته مثال
پیر بته مثال
پیر بته مثال (0) :
نرم گندم و اسیو خراب کَر.
معنی
گندم نرم و خیس آسیاب را خراب می کند.
کنایه از
ظاهر خیلی آرام و ساکت ولی با همون آرامش موزیانه رابطه ها رو بهم می زند.
پیر بته مثال (1) :
بَخِردِ تِک دارنِه.
معنی
دهانش به خوردن عادت دارد.
کنایه از
به کاری عادت داشتن.
پیر بته مثال (2) :
بِرمه کِنّه، نون نَدنه.
معنی
گریه می‌کند، ولی نان نمی‌دهد.
کنایه از
کسی که برای افراد فقیر دلسوزی می‌کند، ولی حاضر به کمک به آنها نیست.
پیر بته مثال (3) :
اگه گوش عزیزه، گوشبال هم عزیزه.
معنی
اگر گوش عزیز است، گوشواره هم عزیز است.
کنایه از
هر چیزی را که پذیرفتی، چیزهای وابسته به آن را بپذیر.
برابر پارسی
گوش عزیز است، گوشواره هم عزیز است.
پیر بته مثال (4) :
نونوا ره اگه صرف نداره، کَله وَری تندیر نشونه.
معنی
تا برای نانوا منفعت نداشته باشد، با سر توی تنور نمی رود
کنایه از
گر کسی خطر می کند، برای نفع خودش است.
پیر بته مثال (5) :
جفت کِرک کِشمه، در پِه نشومه.
معنی
وقتی دو تا دو تا مرغ کُشتم، چرا پشت در قایم بشم؟
کنایه از
وقتی زحمت زیادی کشیدم و سنگ تموم گذاشتم، دیگه چرا خودمو پنهان کنم؟
پیر بته مثال (6) :
بلا ته زرد نشا ره بنده،بلا ته هچی ننشا ره بنده.
معنی
نشا زردت را بلا بگیرد،نشا ننشانده ات را بلا بگیرد.
کنایه از
کسی که خودش کاری را انجام نداده، نباید از دیگری به خاطر ناقص انجام دادن آن کار ایراد بگیرد.
پیر بته مثال (7) :
اما بوردمی آروس وین،آروس بورده کِنس چین.
معنی
ما رفتیم عروس را ببینیم، عروس رفته بود ازگیل بچیند.
کنایه از
وقتی برای دیدن کسی بروند و آن شخص بدون توجه به کسانی که برای دیدنش آمدند، دنبال کار خود برود، این مثل را می زنند.
پیر بته مثال (8) :
کال چرم پوش، زین سوار بَییِهبشقاب پلاخوار، اتاق دار بَییِه.
معنی
آنکه کال چرم پوشیده بود، زین سوار شدآنکه در بشقاب برنج می خورد، صاحب اتاق شد.
کنایه از
زمانه برگشت، فقیر صاحب همه چیز شده و اصالتش را فراموش کرد.
توضیجات بیشتر
کال چرم پاپوشی پوستی بود که معمولا فقرا می پوشیدند.در قدیم فقیر یا رعیتی که به منزل کدخدا یا خان می رفت، اگر هنگام صرف غذا می رسید، در بشقابی برایش برنج می ریختند و در پایین دست خانه می نشست و می خورد.
واژگان :
کال چرم -->
کفش یا پاپوش که جنسش از پوست حیوانات بخصوص گاو بود.
نویسنده : امیر_پازواری
پیر بته مثال (9) :
دوآش وَختی بوته قِل، ونه بوئی جانِ دل.
معنی
آش دوغ وقتی گفت قل، باید بگویی جان دلم.
کنایه از
آش دوغ با اولین قل، باب دل و قابل خوردن است.
توضیجات بیشتر
آش دوغ نباید زیاد بپزد و قل قل بخورد با اولین قل می تواند، میل شود.
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (10) :
دو آش بتیم ویاسندوشبال پیاسن
معنی
آش شکم را بزرگ می کنددوشبال (کَت و کول) را کوفته
کنایه از
با خوردن آش دوغ فقط شکم بزرگ می شود ولی بَر و بازو از قوّت و قدرت می افتد.کسی با خوردن آش دوغ قوی نمی شود کَت و کول نمی کند.
توضیجات بیشتر
و صد البته که مازندرانی ها غذای پر قوّت مثل کَته را برای کسب انژری و قوت بهتر بیشتر می پسندند تا آش را و برای به کرسی نشاندن مدعا این زبانزد را بکار می برند.
واژگان :
ویاسِن -->
کِش آورنده
پیاسِن -->
پوساننده
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (11) :
بَتیم وَنه کَد دَوو بال ره قوت
معنی
در شکم باید کَد باشد تا در بازو قوت باشد.
توضیجات بیشتر
کَد یا کَت و کتو کلوخ از جنس گِل و اینجا کَد را غذای حجیم پر کالری مراد است مثل کَته و کباب
نویسنده : حجت مقیمی مقدم
پیر بته مثال (12) :
دِم به کول
کنایه از
معمولا دِتا جوون وِسسه این اصطلاح رِه بکار وَرنه. اتتا تِشک و جندکا اتتا هم نر سگحیوانات که از خار نژاد و سالم و مست باشن معمولا دِم رِه شِه کول سَر اِلننه.
نویسنده : علی رمضانی - پاچی
پیر بته مثال (13) :
گِنه فلانی دِم رِه شِه کول سَر بیشته، دئیه شیه.
کنایه از
کنایه از اینه که به مرادش نرسید و داشت می رفت.
نویسنده : علی رمضانی - پاچی
پیر بته مثال (14) :
پِه تَش کتل نووِ، جَر خاموشهسلاب چیندکا، اسیر قوشه.
معنی
کُنده ی عقبه ی آتش نباشد، شاخه های نازک خانوش است.جوجه ی لاغر، اسیر پنجه های عقاب است.
کنایه از
برای بیان این مفهوم که بزرگان باعث قوام و دوام زندگی هستند، بکار می رود.برای بیان اینکه در زندگی باید به تکیه گاهی محکم تکیه داد، بکار می رود.
واژگان :
په تش -->
آتش عقبه (مرکب از په به معنای عقب و تش به معنای آتش)
کتل -->
کنده درخت
جر یا جره -->
شاخه های نازک و خشک
چیندکا -->
جوجه
پیر بته مثال (15) :
خدا وَگ ره دَنّن نَدا، کور کوری ره چش.
معنی
خدا به قورباغه دندان نداد و مار (کور کوری) چشم.
کنایه از
این ضرب المثل زمانی مصداق پیدا می کند که بخواهند بگویند هر کسی شایستگی رسیدن به قدرت را ندارد و خداوند به تدبیر خویش هر کس را به اندازه ی ظرفیتش قدرت می دهد (خلایق هر چه لایق) و شانس آوردیم که قورباغه دندان ندارد و کور کوری مار چشم.
توضیجات بیشتر
کور کوری نوعی مار است بیست تا سی سانتی متر به رنگ قهوای سیر براق که اندامش بسیار تُرد شکننده است، سراغ او بیشتر از تنه ی پوسیده ی درختان بگیرید که زیستگاه اوست در نگاه سطحی نگران او چشم ندارد بسیار بی آزار و کُند است در روش و حرکت سستدر ضرب المثل فوق اشاره شد به بی دندان بودن قورباغه و کور بودن کور کوری مار که خداوند به مصلحت به یکی دندان نداد وبه دیگر چشم، چرا که اگر قورباغه دندان داشت پا برای ورزِگر نمی ماند اگر کور کوری چشم داشت می دید همه را نیش می زد می کُشت.
پیر بته مثال (16) :
انگور انگور جِه رنگ گیرنِه؛هِمساده، هِمساده جِه فَن.
معنی
انگور از انگور رنگ می گیرد و همسایه از همسایه یاد می گیرد.
کنایه از
این مثل برای بیان چشم و هم چشمی مردم به کار می رود.
پیر بته مثال (17) :
پشول کدخدا بئیه.
معنی
پشول (آبدزدک شالیزار) کدخدا شد.
کنایه از
فرد بی‌تجربه و بی‌لیاقتی به پُست مهمی رسید.
پیر بته مثال (18) :
بوتنه که : خی وَچه زِنه یا مرغنه کِنّه؟بوته : از این حرامی هر چی بَوّی، بر اِنه.
معنی
گفتند : خوک بچه می‌زاید یا تخم می‌کند؟گفت : از این حرامی هر چه بگویی بر می‌آید.
کنایه از
درباره کید و مکر و شیادی برخی افراد بی‌ مروت که از هیچ کار خلافی رویگردان نیستند، این مثل را می‌زنند.
پیر بته مثال (19) :
کِل دمِ گو که ماز دَکفه، بِمپِری کِندِه.
معنی
گاوی که دُمش کوتاه یا بریده است، اگر مگس روی بدنش بنشیند، جفتک می اندازد.
کنایه از
هنگامی که فردی نتواند با استفاده از شیوه های اصولی به مقصود خود برسد و با استفاده از هر روش غیر مشروعی سعی کند به هدف خود برسد.