
کتاب آنلاین
پیر بته مثال
به زبان تپوری
زبانزد به گفتاری کوتاه، رسا و خوشآهنگ گفته میشود که در بردارندهی حکمتی عام، نکتۀ اخلاقی یا نتیجهای تجربی است.
ضربالمثلهای تپوری در واقع خلاصۀ فرهنگ، تجربیات و جهانبینی یک ملت هستند که در قالب جملاتی قصار و به یاد ماندنی از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند.
این مجموعه زبانزدهای مازندرانی توسط جناب غلامحسین باقری آلاشتی گردآوری شده و حاصل یک دهه زحمت ایشان میباشد.
مختصری از گرداورنده ی کتاب:
گردآوری این زبانزد های تبری ( ضرب المثل های مازندرانی) حاصل هشت سال تلاش اینجانب غلامحسین باقِری الاشتی میباشد.بنده گفته های پدر عزیزم را یادداشت کردم و بعضی از این ضرب المثل ها نیز در تحقیقات میدانی که به اقصی نقاط مازندران زیبا داشتم از فرمایشات بزرگان یادداشت کردم.

چند نمونه از پیر بته مثال های تپوری (مازندرانی)
زبانزد: کَمِل دَکِردِه بَبرِه
معنی: ببر پوشالی است یعنی ببر مردهای است که در پوستش کاه ریختهاند .
کنایه از: این کنایه را در مورد افرادی که به ظاهر نیرومند و شجاعند ولی در باطن کمرو و ترسو هستند، به کار میبرند.
زبانزد: گپ دلِ دِلِه دَره گِره، بریم بموئه پِره
معنی: صحبت تا در دل باشد نهان است، بیرون که بیاید همه جا پر میشود .
کنایه از: اگر می خواهی رازت برملا نشود، اصلا آن را بر زبان نیاور
زبانزد: وِنه سائه ره با تیر زَنِّه
معنی: سایه اش را با گلوله میزند .
کنایه از: با کسی دشمن بودن. متنفِر بودن از کَسی دِلالت دارد
زبانزد: گَت آدِم دِتِر ، خاخِر هَسه
معنی: دختر و خواهرِ آدم بزرگی است .
کنایه از: کنایه به کسی که فخر میفروشد و کمتر در مجالس و محافل حضور پیدا میکند.
زبانزد: وِرگ پوسِّ دِله بوردِه
معنی: در درون پوستِ گرگ رفته است .
کنایه از: کنایه به کسی که خلق و خوی وحشیانه گرفته است
زبانزد: گَتی باتِنِه خُردی باتِنه
معنی: معنی و مفهوم.: بزرگی گفتند ، کوچکی گفتند .
کنایه از: کنایه به کسی که احترام بزرگتر را نگه نمیدارد
ویژگیهای اصلی یک ضربالمثل
در کمترین تعداد کلمات، بیشترین مفهوم را میرسانند.
برای درک معنی آن نیاز به توضیح اضافی نیست و خودش کامل است.
اغلب خوشآهنگ و ریتمیک هستند که باعث میشود به راحتی به خاطر سپرده شوند.
ساختار و واژههای آن معمولاً ثابت است و مردم آن را به همان شکل شناختهشده به کار میبرند.
بسیاری از ضربالمثلها یک داستان یا رویداد تاریخی در پشت خود دارند (معنای ظاهری) اما برای اشاره به موقعیتهای مشابه دیگر به کار میروند (معنای کنایی یا باطنی).
هدف از استفاده از ضربالمثل
استفاده از ضربالمثل به گفتار یا نوشتار، عمق و تأثیر بیشتری میبخشد.
برای متقاعد کردن طرف مقابل و اثبات ادعای خود به کار میروند.
دادن نصیحت بدون اینکه مستقیم و تحکمآمیز باشد.
بیان یک نکتۀ اخلاقی یا اجتماعی پیچیده در یک جمله ساده.
وقتی در یک گفتگو از ضربالمثلی استفاده میشود که طرفین آن را میشناسند، یک حس مشترک و تفاهم ایجاد میکند.
تفاوت ضربالمثل با چند مفهوم نزدیک:
"زود رنج است" یک جمله ساده است. اما " پوستش به پیاز نازکتره " یک ضربالمثل است.
اصطلاحات معمولاً معنای تحتاللفظی ندارند و باید به صورت مجازی فهمیده شوند (مثلاً " دست کسی را توی حنا گذاشتن " به معنای فریب دادن است). اما ضربالمثل یک جمله کامل و حاوی پیام اخلاقی است.
حکمت یک جمله پندآمیز است، اما لزوماً در زبان مردم رایج و "مَثَل" نشده است. هر ضربالمثلی یک حکمت است، اما هر حکمتی ضربالمثل نیست.
